چهارشنبه ۲۸ آذر
چشمانم رابنگر شعری از سعیدمحمودی
از دفتر هرج ومرج نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۰:۵۳ شماره ثبت ۴۵۳۶۶
بازدید : ۳۴۲ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب سعیدمحمودی
|
چشمانم رابنگر اینجاست که واژه هامی لنگند سالهاپس ازآن که چشمانت راه بلدعقلم شدند درجدال ازپیش باخته بااحساس آری اینجاواژه می لنگد چشمانم رابنگر تابرایت سخن بگویند تاشایدباز«شیرین»ی شوی که بجان بخری تلخیهارا برای شیرینی کام من سقوطت راازچشم همه برای بالارفتن ما وشایدکناربگذاری بازسترسیاهعقل ازچشمانت. چشمانی راکه میخواستم فقط مال من باشد مال من منی که بعدازرفتنت ماندم باخاکسترمرگ وشعرهایی که می نالند وسایه ی الهه ام درجست وجوی نیمه گمشده اش منی که توسوزاندی وغروری که درزیرپاهایت متبرک شد ومنی که هرروزدریک همزادپنداری کودکانه نخ نخ سیگارهایم را میسوزانم وفیلترهایشان رادرزیرپاله میکنم میسوزانم وله میکنم سوزانم وله میکنم سعیدمحمودی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود
اگر با تبلت یا گوشی همراه شعرارسال می کنید
درهمان صفحه ی ارسال
گزینه ی ارسال باتبلت راتیک بزنید تا اشعاردرست ارسال شوند
موفق باشید