امروز میهمان توام

درودبانوی عزیزم
حس وحال خوبی داشت این شعرتون
استعدادتون خوبه
اما نیازبه بازبینی وویرایش داره
باجازه تون کمی فضولی می کنم باز
ابتداکه شعررومی خونیم
انگاربیت اول یک قطعه است که شکسته شده

با یک نگاه غرق صبح امروز میهمان توام


از واژه ها دلخسته و


بازی این شعر ترم
که اگه پشت سرهم بنویسیمش
اینجوری میشه

با یک نگاه غرق صبح امروز میهمان توام


از واژه ها دلخسته و بازی این شعرترم
خوب این بدنیست وزن داره ولی ازاینجاش به بعدمشکل داره بایک نگاه غرق صبح رومن نتونستم بفهم مفهوم موردنظرتون چی بوده
یا این جمله
باریده از فردای تو


اشوب یک شبگذر
این جمله هم اصلن بارمعنایی خوبی نداره
یعنی خیلی ضعیفه
یا این جمله
بستم اگرچه بستن در شهر خامش بی حاصل است
اینم معنایی ازش استنباط نمیشه
درکل بگذارید کمی هم رک باشم من چیزخاصی ازشعردستگیرم نشد مهربان
به نظر حرف های خوبی می خواستید بزنید
اما منظورتونو خوب نتونستیدمتاسفانه برسونید
وزنش هم مشکل داره
وبایدبیشترکارکنید روش
البته ببخشید خواهرخوبم
قصدجسارت ندارم نقادهم نیستم

تیک نقدراازجهت آموزش بقیه ی نوآموزا فعال می کنم
می دونم استعداددارید
وازجهت همیاری نکاتی روذکرکردم
ان شالله که به دل نگیرید جسارتم رو
واگربخواهید که پیشرفت کنید باید نترسید ازنقدا
وادامه بدید
همه ی ماهم ازاین مشکلات دراوایل داشته ایم
وبامطالعه ونوشتن ونوشتن ونوشتن
مطمانن موفق خواهیدشد خواهرخوبم