شعر پس از سروده شدن متعلق به سراینده نیست........
هنگام خواندن خودتان را جای سراینده بگذارید و شمایید که می گویید:
آزاده وار با گرگ...رقصیدن
خوابم یا که بیدار!؟
خوابم که می گردم....
به دنبال بیدار!
آینه سکوت را بیشتر نشان می دهد
هیچ چیز تغییر نکرده است
اول این بعد باقی...
بر دلم موسیقی طوفان ها
کودکانه بازی می کند
این احساس خاموش هیاهو را
در کند آهنگی عشق دل خسته
تنها در موسیقی ممنون از شما
و طعنه گویی؛ دو هفته یک بار
نه سرخوش نه محزون
با نمودها و سازش های خود
واقعی یا موهوم یا هیچکدام
با نظری نامشخص به خود
در این بی قاعدگی خنده آور
امروز همه گرگ شده اند
برای شروع به سراغ یکدیگر می روند
آزاده وار با گرگ....رقصیدن
ارواح تشنه آزادی
مشتاق اند در برقراری نظم و امنیت
روح هایی سرگردان میان ترس و قدرت
بنده در سیاست بازی ها
آزاده وار ایستادن در باده نوشی ها
می گوید اول شراب بعد فلسفه
فلسفه مرا کتک می زند
با منطق توجیه
خوابی که می بینم....
در آن شب ها که بیدارم!
پ.ن:
خوابم یا که بیدار!؟
بیدارم که خوابم...
پس خواب خوابم
در بیداریت مرا هم
بیدار کن اگر خواب نبودی!
با ساعت چشمانت
کُوک کرده ام
پس بیدارم. بداهه
داداشی شعرت عالی بود مرحبا
تنها جسارتا فکر کنم به به دنبال بیدار حذف گردد چیز ی از صلابت شعرتان کم نمی کند تا نظر استادم چه باشد