يکشنبه ۲ دی
|
آخرین اشعار ناب وحید کاظمی
|
به نام پروردگار
......
یه وقتایی یه نفر باهات یه کاری میکنه که از همه بدت میاد و از عشق خسته میشی ببخشید اگه درباره زنا اینجور نوشتم پون ترانه از زبون یه مرد داره نوشته میشه اینجوریه وگرنه همین داستان واسه خانوما هم هست که درباره آقایون به این نتیجه میرسن و یه جاهایی از یه مرد که نارحت میشن از همه ی مردا بدشون میاد
خدا رو شکر این ترانه به زندگیه شخصی هیچ ربطی نداره
.....
.........
.............
کجای دلم این ،غمو جا کنم
کجای دلت عشقو ،پیدا کنم
کجا میشه تنها شد و گریه کرد
کجا میشه این، عقده رو وا کنم
صدای تو از دل نمیره چرا
بازم عکس تو ،رو بروی منه
میدونم میمیرم بدونید همه
که جون دادن من ،،دلیلش
این،،،،زنه
منو با سیاست صدا میکنی
منو با سیاست نگاه میکنی
منو با رفاقت سیاه میکنی
جوونیمو داری ،،،،تباه میکنی
نمیشه کنار تو داشت آرزو
نذاشتی برام ذره ای آبرو
نخواستی که خوش باشم حتی یه دم
یه روزی باید من ،،،،،طلاقت بدم
کجای دلم این غمو، جا کنم
کجا میشه با عشق، دعوا کنم
کجا میشه تنها بدون تو بود
کجا میشه نفرین،،،،، به زنها کنم
کجا میشه قلبی پر از نعره شد
کجا میشه از عشق بی بهره شد
واسه فتحه بودن باید جنگ کرد
زمانی که این دل پر از کسره شد
نمیشه دیگه با تو سازش کنم
نمیخوام دیگه از تو، خواهش کنم
باید کلبه ی عشقی که ساختم
خودم با دو دستم ،،،،،خرابش کنم
باید من جواب دلم رو بدم
نمیخوام کنار تو باشم یه دم
همین لحظه دیره،، بیا زود باش
باید من سریعا ،،طلاقت بدم
منو با چه رویی صدا می کنی
منو با چه رویی نگاه میکنی
تویی که دلیل همه مرگمی
با چه رویی میگی .......اشتباه میکنی
.....
کسره=>کمی و کسر داشتن و همچنین در نوشتار کسره زیر حروف قرار میگیرد
فتحه=> پیروزی و فتح و همچنین در نوشتار فتحه همیشه بالای حرف قرار میگرید
---اگر میخواهید در زندگی فتحه باشید و پیروز و همیشه بالا و نه کسره باید بجنگید و تلاش کنید
وحید کاظمی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شماهم زیبا در قالب ترانه به آن پروبال دادید