سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        الو. سلام. كجايی؟

        شعری از

        فاطمه جهانباز نژاد

        از دفتر زمزمه های شب یلدا نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۵۵ شماره ثبت ۴۳۵۶۶
          بازدید : ۱۱۵۴   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فاطمه جهانباز نژاد

        الو ... سلام. كجايی؟
         
        الو. سلام. كجايی؟ كه عرفاً و شرعاً
        ميان اين همه رنجم بدون تو قطعاً
        .
        به جستجوی توام در تمام سلولم
        به روي سيب لب و اين دو مرمر لولم
        .
        تتق تتق ت ت تق تق كجاي دنيايي؟
        كدام گوشه ی قلب ِ سياه ِ يلدايي؟
        .
        كنار بی ‌بی شعری؟ بدون من؟!! تبريك!
        هوای ِ شربت نارنج  می‌شود تحريك؟
        .
        به جرم جمله ی «من دوستت دارم»
        نگو برهنه دلم را به خاك بسپارم
        .
        دوباره فاصله‌ها از دلم جلو زده‌اند
        در امتداد سكوتت تلو تلو زده‌اند
        .
        صداي مبهم دل ريخت بر كف دستم
        سلامتی خودت! من نخورده هم مستم
        .
        مسافرم؟ نه ... گمانم كه رهگذر هستم
        درست مثل توام من، ببين چه سر هستم
        .
        و چشم چشم دو ابرو- لب و دهانت كو؟
        به روي مرمر لغزان ... نوك زبانت كو؟
        .
        و چوب چوب دو گردن، سپيد و مهتابي
        بلند شو گلكم. اَه چقدر مي‌خوابي!
        .
        تو نقطه‌هاي صدا را به نقطه‌ چين دادي
        دو هندوی سر زلفت به روم و چين دادي
        .
        هميشه گوش تو را زخمه‌ها بدهكارند
        به راه شور همين زخمه‌ها كه بگذارند
        .
        ترانه‌خوان سكوت دو دست من هستي
        تو با منی ولي انگار در يمن هستي
        .
        اتل متل كه از اين پا  هميشه‌ام برپا
        تو پشت پا نزن هرگز به اين دلم حتي
        ...
        فاطمه جهانبازنژاد  (کتاب زمزمه‌هاي شب يلدا)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۲۷
        استاد عزیر هم شعر و هم عکستان زیبا و هنرمندانه بود دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۴۳
        درود بانو
        همیشه از خوانش سروده های زیبای شما مسرور میشوم
        خرم و خوش باشید خندانک خندانک خندانک
        عليرضا حكيم
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۳۳
        درود بر شما
        بسیار زیباست
        عليرضا حكيم
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۳۳
        درود بر شما
        بسیار زیباست
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۰۳
        افرین زیبا بود
        نجمه طوسی (تینا)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۲۲
        سلام بر شاعر گرامی
        مثنوی زیبا یی بود .
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        رضا نظری
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۲۴
        درود برشما
        بسیار بسیار زیبا
        لذت بردم
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۰۰
        درود و افرین
        خندانک خندانک خندانک
        فرهاد مهرابی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۵۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام بانو جهانباز بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین
        درود بر شما

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرش غفاری درویش(منتظر)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۱۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بــرخـیـزم و عـزم بـاده نـاب کـنـم
        رنـگ رخ خـود به رنگ عناب کنم
        ایـن عـقل فضول پیشه را مشتی می
        بر روی زنم چنانکه در خواب کنم
        بسیار زیبا خواندمتخندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        اسفندیار گلزار
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۱۵
        حسین ِ فاطمه آمد ، حماسه سر بدهد
        که اعتبار دوباره به تشت زر بدهد
        به رسم حضرت یاس و به رنگ غربت چاه
        کبود بی کفن اش را بدون سر بدهد
        فاطمه جهانبازنژاد

        مسيحا الهیاری
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۵۲
        الو سلام و عليكم خوبين شما ... خندانک خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۱۳
        درود برشما همشعری گرامی پاینده وپیروزباشی خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۳۸
        درود بانو
        زیبا سروده بودید خندانک
        عباس وطن دوست
        دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۹
        خندانک
        سلام

        درود بر ذوق و احساس نابتان بانو جهانباز نژاد

        بهره مند شدیم از محضرتان بزرگوار

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۱۹
        خندانک
        نیره ناصری نسب
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۲۳
        درود بر شما بانوی گرامی

        پیروز و سرافراز باشید

        زیبا بود خندانک خندانک
        محمد امین علیپور
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۵۳
        سلام خندانک
        خداداد آدينه (آدينه)
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۰۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9