سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        اشک منعکس شده

        شعری از

        علی غلامی

        از دفتر غرور پاییز نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۰۳ شماره ثبت ۴۳۴۹۶
          بازدید : ۸۷۴   |    نظرات : ۱۲۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        اشک منعکس شدهخندانک
        خنجر تاریخ........
        ........قلب باورمان را
        .............از فراموشی آغاز
        ...................با تردید به غرور افکند!
        .
        شهر خیس بود....
        .....ابر که رسید
        .............بیهوده نبارید
        تا زمین خشک شود!
        .
        آفتاب.....
        .....اشک منعکس شده
        ...................سوختن است
        مهتاب.....
        بغض گلوی خاطرات!
        .
        مهتاب..... 
        اشک منعکس شده
        ..............آفتاب است!
        .
        حالا تو بگو..........
        .....آفتاب خوب است
        ...................یا مهتاب!
        !!!NO PAIN NO GAIN
        .
        پ.ن:خندانک
        فی البداهه ترین شعری
        که تا حالا نوشتم................
        منتظر فی البداهه ترین
        جواب هاست!
        این هم شعر کوتاه.....
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۲۵
        حضرت دوست و استاد گرانقدر و همتبار خوبم جناب غلامی عزیز روی ماهت را از دور می بوسم و ارزوی می کنم در اسرع وقت خدا قسمت کند خدمت شما و همه عزیزان در وطن برسم و در گرد همایی و مجلس و شب شعری از نزدیک همه شما گرانقدران را ببینم سرورم سروده ناب و ارزشمندتانرا بر دیده می گذارم و می بویم تا لحظه فراق من و شما عزیزان تمام گردد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود برادرخوب وتوانایم غلامی
        افراغ اندیشه هایی ناب وزیبا بودند
        احسنت خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آفتاب باشی
        یا مهتاب
        فرقی نمی کند
        برایم هنرنمایی کن!!
        اگرصدها پنجره راهم
        رابه آسمان بازکنیم
        روشن نمی شویم
        تا ماهی
        یا خورشید در آن نرقصد!!
        بداهه خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۵۴
        درود بزرگوار
        بسیار جالب و زیباست
        حالا تو بگو..........


        .....آفتاب خوب است


        ...................یا مهتاب!
        البته مهتاب شاعرانه تر است خندانک خندانک خندانک خندانک
        موسی ظهوری آرام(آرام)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۰۰:۳۷
        درود دوست عزیزم فی البداهه ترین شعرت مرا به یاد شعری از شاعر همشهریمان انداخت که متاسفانه اسمشو فراموش کردم
        هر ستاره قطره اشکی است که پریان آسمان در فراغت گریستند .واما شعر خودت زیبا بود مثل بقیه اشعارت
        فرهاد مهرابی
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۴۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        سلام استاد غلامی بزرگوار
        کوتاه و زیبا سرودید مثل همیشه دلنشین
        درود بر شما

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا ضیایی(روح الغزل)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۵۳
        بسیار زیباست خندانک خندانک


        لذت بردم از بداهه ی قشنگتان خندانک خندانک





        مهتاب صمیمی ترین دوست من است
        خندانک
        راز دار مهربان من است

        هرشب گونه های پراز اشک مرا نوازش میکند
        خندانک
        دوستش دارم

        دوستم دارد

        سالهاست که آفتاب به این عشق جاوید حسادت می کند

        بداهه ی تقدیمی من به برادر بزرگوارم جناب غلامی خندانک
        مهدی زاهدی (م مهرپرور)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۲۵
        خندانک خندانک
        درود استاد غلامی
        پاینده باشید خندانک خندانک


        پرواز کلمات چه زیباست
        در وصف نگاهت
        در گرمی دستانت
        مثل ماه
        که مهتابش زیباست
        مثل خورشید
        که تابشش زیباست
        مثل پاییز
        که بارانش زیباست...


        بداهه خندانک خندانک

        مانا باشید استاد خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۴۷
        ابر نبارید و رفت
        ولی پشت کوه جیب ابر و زدن
        باران و بردند تو غار
        برای جهاد نکاح
        هنوز ابر نفهمیده باران چرا رفت
        خودش نبارید خندانک
        فیابداهه ترین شعرم به استادم
        منوچهر مجاهدنیا
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۳۰
        درودها بر جناب غلامی بزرگوار
        زیبا - بااحساس
        دست مریزاد
        خندانک خندانک
        زهرا حسینی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۴۷
        درود بر شما

        زیبا و ستودنی خندانک خندانک
        شهر خیس بود....

        .....ابر که رسید

        .............بیهوده نبارید

        تا زمین خشک شود!

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۲۷
        درود برشما دوست وبرادر گرامیم جناب غلامی بسیار خوشحال وخرسندم که فرصتی شد تا دوباره از اندیشه ی زیبایت بهره مند گردم پیروز وماندگار باشی خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی ناصری(عین)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۰۰
        سلام ودرود عالی واستادانه است خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۴۱
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر جناب غلامی عزیز
        آمدیم و لذت بردیم و بسیار زیبا
        الان بداهم نمیاد
        برمیگردم ایشالا
        خندانک

        آفتاب.....

        .....اشک منعکس شده

        ...................سوختن است

        مهتاب.....

        بغض گلوی خاطرات!
        مسيحا الهیاری
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۰۳
        آخرين نغمه باران اينست كه زمين چركين است ...

        درود مدير عزيز خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرش غفاری درویش(منتظر)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۳۲
        شهر خیس بود....
        .....ابر که رسید
        .............بیهوده نبارید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عالی
        خندانک خندانک
        آموختیم خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۴۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک

        في البداهه ميگويم

        عاليست

        مرحبا استاد خوبم

        لذت ميبرم از خواندن اشعار شما

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس وطن دوست
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۵۵
        خندانک

        سلام

        عرض سلام و ادب جناب غلامی بزرگوار

        درود بر احساس زیبا و دلنشینتان بزرگوار

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۳۴
        عرض ارادت مجدد
        خندانک خندانک
        برگشتم

        این هم بداهه ی ما:

        فرموده که *اشک تابشِ سوختن است*
        *بغضِ بدِ خاطرات* و لب دوختن است
        *گنجی نَبری اگر که رنجی نبری*
        *تاریخ* کلاسِ درس آموختن است

        * کلمات و جملاتِ قرض گرفته از شعر زیبای جناب غلامی عزیز خندانک
        نیره ناصری نسب
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۴۳
        پاک ترین درودها بر بزرگوار ناب سالار گرانقدر

        دیر کردم را به بی وفایی نگذارید که زندگی دارای مشغله زیادی است و پوزش
        بداهه آفتابی زیبایی بود از دستان مهتاب چه خود هر کدام از دستان هم مهر و ماه می گیرند
        خندانک خندانک خندانک
        پهنای اشک آفتاب
        خجل کرد ابر آسمان را
        بغض فروخورده مهتاب
        شکست سکوت شهر باران خورده
        تنها
        با طلوعی دیگر
        خورشید به استقبال مهتاب میرود
        خندانک خندانک خندانک
        امید دارم این ناگهانی گفتنم ادامه شاگردیم در محضر اساتید بزرگوار باشد .
        کوتاه گفتید ولی همراهی بزرگواران خود سروده را به دیوانی تبدیل می کند .
        زیبا و با بار معنایی فراوان خندانک خندانک
        پاینده باشید جناب غلامی بزرگوار
        با سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رضا نظری
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۴۷
        سلام و عرض ادب خدمت دوست و برادر همشهری ام
        هر کدام از بخش های شعر یک کوتاه مستقل می تواند باشد
        به شخصه در قالب های سپید و بعد از آن، اشعار کوتاه را می پسندم به علت عدم وجود موسیقی
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۵۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام و عرض ادب استاد
        خودت میدونی که فقط می آموزم از محضرت
        اول اینو تقدیمت کنم
        که :
        باران تویی ؛
        ابرهای تیره وتار چشمهای من اند خندانک خندانک

        وبعد دستمریزاد بگیم و خدا قوت براین قلم زیبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


        حسين زرتاب
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۵۴
        آفتاب مرا تا انتهای آبی مهتاب

        بدرقه می کرد

        با شعر

        شعری انبوه درد و نور
        نیما آسمند
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۳۹
        فریاد سکوت, [24.12.15 15:32]
        [Forwarded from نیما آسمند Asmand]
        به نام او که اوست
        فردا با طلوع آفتاب
        زیباترین سحر زمزمه ترانه می کند
        روشنی از مادر شب زاییده می شود
        و من در آغوش شب رها می شوم
        زیبا میشوم
        در آغوش شب سراسر تو می شوم
        آن گاه بی تو و دستانت
        از این بستر خاکی جدا می شوم
        ...
        نیما آسمند 1392/2/22 15:29
        تقدیم به شما
        نیما آسمند
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۴۱
        در فاصله افتاب و مهتاب میشود...................
        الهه نصیری زاده (وفا)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۲۵
        سلام و عرض ادب
        خیلی زیبا بود
        خیلی لذت بردم خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۳۶
        زیبا سرودید و پر محتوا استاد گرامی
        در بداهه سرایی هم متبهرید
        احسنت...
        شیوا پهلوان زاده
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۳۸
        دروووووووووووودها بر برادر گرانقدرم
        پرمحتوا، زیبا و دلنشین سرودید
        احسنت برشما
        همواره نویسا باشید و برقرار به مهر
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۰۰
        آفتاب ....... ؟
        مهتاب .......؟
        فرقي نمكندتا تو هستي
        تا تو هستي آسمان مال من است
        .......................
        اينم في البداهه ترين
        جواب در جواب
        في البداهه ترين
        شعرت
        ........
        در حد توان بود ديگه خندانک
        مسيحا الهیاری
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۱۱
        علي بر اساس اندازه نظر ها جواب مينويسي شايد واسه همينه مرا نديدي .....يا من فرشته ام
        مسعود احمدی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۵۱
        چشم هایم را می بندم
        تا مخفی شوی
        می شمارم :
        یک
        دو
        سه
        .
        .
        .
        .


        یکی انگار
        در قلبم
        پنهان شده است !

        مسعود احمدی
        درودت باد
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۰۸
        زیبا و عالی سرودید
        دستمریزاد
        خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۳۱
        آسمان می خواست
        ................ همیشه بدرخشد
        ...........................عشق دلگرمی می خواست

        آفتاب ،
        ....... وصله ی خورشید شد بر زمین
        ............................................عشق سوخت،
        آسمان بارید،
        ..................عشق لرزید

        مهتاب زاده شد،
        ..................... عشق بی تاب شد

        ابرهای شاهد ، صاعقه زدند
        ......................... ریشه ی معضل خشکانده شد

        بداهه (اشکالاتش رو ببخشید خندانک )


        زیبا و عالی بود برادر غلامی

        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4