سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        وااااای

        شعری از

        مسعود احمدی

        از دفتر خمیازه های شبانه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۵۱ شماره ثبت ۴۳۴۸۹
          بازدید : ۷۳۳   |    نظرات : ۵۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسعود احمدی

        در کابوس هایم 
        شبی خورشید 
        عاشق ماه شد 
        به خانه باز نگشت غروب 
        چادر شب را به آتش کشید !
        ...واااای اگر 
        گونه ی ماه را 
        ببوسد خورشید ...
        ...باید 
        پا در میانی کنند کوهها 
        خورشید را باز گردانند
        مگر 
        به دریا 
        درمان کند
        تاولِ بوسه ها را 
        ماه
        اه
        ه
        !
        !
        !
        نهم دی ۹۴مسعود احمدی_ تهران
        پی نویس : 
        افسرده كه می شوم ، قرص ماه می خورم !
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۴۱
        دست مریزاد استاد احمدی عزیز مثل همیشه خوب و عالی سرودید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۳۵
        افسرده كه می شوم ، قرص ماه می خورم !................... خندانک

        حس مشترکی بود استاد............................................. خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۵۰
        درود بزرگوار
        معرکه بود
        لذت بردم
        دستمریزاد خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۳۷
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استاد
        بسیازیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        رامینا رافعی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۳:۴۵
        استاد زیبا بود ، شعرت خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۵۴
        سلام
        زیبا بود و پر بود از تخیل های زیبا و استادانه خندانک خندانک
        موسی ظهوری آرام(آرام)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۳۳
        بسیار خیال انگیز وانتزاعی
        موسی ظهوری آرام(آرام)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۳۵
        درودها استاد بزرگوار جناب احمدی عزیز بسیار خیال انگیز وانتزاعی دست مریزاد
        زهرا حسینی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۵۱
        درود بی کران برشما دوست واستادگرامیم جناب مسعود خان زیبایی کلام واندیشه ی نابتان همیشه برایم ستودنی وماندگار است افتخاریست برایم همصحبتی باشما همواره پیروز مند باشی وماندگار خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۵۲
        سلام جناب احمدی عزیز
        خیلی هم قشنگ
        خندانک
        زیاده روی می کنید برادر،نصف قرص پس از هر وعده ناامیدی کافیه ! خندانک
        ندا افشار
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۲:۴۱
        سلام
        بسیار زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس وطن دوست
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۵۹
        خندانک

        سلام

        عرض سلام و ادب

        درود بر احساس زیبا و دلنشینتان بزرگوار

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرش غفاری درویش(منتظر)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۲
        ما قرض نمیخوریم
        به دارو گیاهی اعتقاد ویژه ای داریم خندانک
        آموختیم
        بسیار زیبا خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۸
        خندانک خندانک خندانک

        درود بر شما استاد گرامي

        بسيار عالي بود

        خندانک خندانک خندانک
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۲۴
        درود بر استاد احمدی گرامی
        زیباست

        اینروزها
        قرص ماه هم
        آرامبخش دغدغه هایم نیست
        رحیم نیکوفر   ( آیمان )
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۲۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        حسين زرتاب
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۰۴
        سلام دوست عزیز

        بسیار عالی

        قلمتان همواره سبز و شکوفا
        محمد رحیم کاظمی
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۰۴
        فراوان درود بر شما
        شعرت زیباست
        دستتان درد نکنه
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        الهه نصیری زاده (وفا)
        شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۳۸
        سلام دوست خوبم
        مضمون نو و زیبایی بود
        لذت بردم خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۴۵
        ......................... خندانک خندانک خندانک ............................
        درود استاد خندانک خندانک
        بسیااار زیبا بود خندانک خندانک
        ......................... خندانک خندانک خندانک .............................
        روزی لئون تولستوی در خیابان در حال قدم زدن بود که ناآگاهانه به زنی تنه زد
        زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد!
        تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد
        و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم.
        زن که بسیار شرمگین شده بود عذر خواهی کردو گفت : چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
        تولستوی در جواب گفت :
        شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید !!!
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۵۰
        افسرده که میشوم
        به جای گریه
        تلخ خنده ای بر لبانم می نشیند
        شاید که رفیقم
        به آینده دلخوش باشد
        اگر تمام دلخوشیش منباشم
        درود مسعود عزیز خندانک
        مرتضی ملایی (نسیم)
        يکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۱۰
        عاااااااالی بود ...آفرین! خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4