بنام نگارگرعشق..................
..........................................................................
(کدامین چشمه سمّی شد،که آب ازآب می ترسد)*
وَماهـی هم دِگـــــر، زانکه شود سیراب،می ترسد
کُجا شـــد روشــــنای روز و آن،گرمای ِ جانبخشَش
گمان دارم که خورشـید از،شب ومهتاب، می ترسد
چرا می لَرزد آتش،همچنان بیــــــدی کــــه از بادی؟
وَلـی شــــــاید ،زِ نورِ کِــــرمَکی شبتاب، می ترسد
نمــی ترســـد دل از،دریایِ طوفـــــانی وامواجش
ولیــــکن، از ســـــکوتِ آبِ دَر مُــــرداب، می ترسد
دلاور جنگــــجویی شِـــــکوه ها می کردو می نالید
ندارد ترسِ بیــــــگانـه،کـه ازاصـــــحاب ،می ترسد
کسی رامی شـــناسم ،مُرده می شوید،ولی دیدم
کزَ عکسِ مُــــرده ای،حتّـــی دَرونِ قاب،می ترسد
هِــــــلا مـــــادر، دوبـاره نغمه ی لا لائیت سَــــردِه
نمی دانم چــــرا،چشمَم کنـون،ازخواب می ترسد؟
به پیـــــرِ میــــــکده بَرگو، چـــــرا پنهانی ازمستان؟
چسان گشته که ســاقی،ازشـرابِ ناب،می ترسد؟
زِ بَس افسُرده می بینم،همــیشه چهره ی خودرا
دِلم ازدیـــــدنِ یک،چهـــــره ی شاداب،می ترسد
من آن (دیوانــه ام)،کز شــاعری چیزی نمی داند
وَلی ازطبـــعِ شعری،همچو دُّرکــمیاب،می ترسد
........................................................................
تیرماهِ 4 8 (دیوانه)
...........................
*(قائدبختیاری)
استاد فرزانه، جناب ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
از غزلسرایان ناباندیش و نابسرای سایت ادبی شعر ناب هستند؛ که البته مدتی است به هر دلیلی، فعالیت ایشان در این فضا کم شده است.
پیشتر، وقتی بیشتر حضور داشتند، نقد و نظرهایی که بدون استفاده از پنجرهی سبز، ذیل اشعار کاربران مینگاشتند، بسیار آموزنده و پخته بود.
در زمینهی شاعری هم، غزلیات ایشان، جزو نمونههای والا و شیوای غزلیاتی به سبک عراقی، در دوران معاصر است و میتواند سرمشقی باشد برای شاعران جوانی که مایلند در این عرصه فعالیت داشته باشند.
به عنوان مثال، برای غزل جاری پنجرهی سبز میگشایم و دوستان مشتاق میتوانند پارهای از غزلیات ایشان را در دفتر (دایرهی عشق) بخوانند و بیاموزند.
در غزل جاری، شاعر با به کارگیری آرایههای ادبی زیبایی؛ چون: مراعات نظیر، استعارهی پنهان (همراه با تشخیص)، پارادوکس، تمثیل و دیگر آرایههای سخن، وضع نامساعد و پریشان روزگار را بسیار گیرا و گویا، به تصویر کشانده است.
زبان شعر یکدست است و نیز استفاده از برخی واژگان و ترکیبهایی که امروزه کمتر کاربرد دارد؛ همچون: «ولیکن»، «پیر میکده»، «برگو» و... بسیار روان، در دل شعر نشسته است.
برای این استاد بزرگوار آرزوی سلامت و سعادت و ماندگاری مهر کلامشان داریم و همچنان چشم در راهیم تا همانندِ قبل، از «طبع شعری» ایشان که «همچو دُر کمیاب» است، بیاموزیم.
☘🌺☘
خارج از نقد و نظر، هر از گاهی، در پنجشنبهها؛ (از بامدادان تا شامگاهان) دلم هوایی میشود که بگویم:
یاد آسمانیها را گرامی بداریم با ذکر فاتحه و صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد🙏