فایل صوت مربوط به بخشی از سخرانرانی من در همایش " مبارزه علیه خشونت و افراط گرایی" که در قالب شعری به نام طاغی سروده ام.
..............................................................................................................................
اینک چراغ خاموشی روشن است
برق تاریکی آن
با چشم های کور دلی شان
پدیدار بر روی زره ی جوشن است
تیغ ها نه از برای قسمت کردن نان
برای قسمت کردن جان
به این سو و آن سو
در جستجوی رگ های سیراب پر نبض
هویدا شدند و نمایان
گناه این مردم
روشن دیدن خورشید است
آرزومند بودن امید است
گفتگو کردن تجوید است
یک دل دیدن تردید است
پاک کردن مرز تحدید است
خط کشیدن بر روی تبعید است
غریو غیظ این خونخواران بر مردم دریا دل
نه از برای کشتن جسم هاست
هر کجا سپیدی می بینند
در آرزوی به پا داشتن جهنم با آتش هم آغوش می شوند
آنان صدای پر کلاغ را می شنوند
ولی به هنگام آواز چکاوک
طاقی (1) بر سر می نهند
این است رسم طاغی (2)
دل به ناشنوایی می دهند
....................................................................................
(1) طاقی: در اینجا به معنای کلاهی است که گوش ها را می گیرد تا صداها را نشنوند.
(2) طاغی: در اینجا به معنی ستمکار