سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      زنده به گور

      شعری از

      علی اسماعیلی

      از دفتر درنگ نخست نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۹ آبان ۱۳۹۴ ۱۶:۴۲ شماره ثبت ۴۲۲۹۱
        بازدید : ۱۳۷۲   |    نظرات : ۷۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علی اسماعیلی

      صدای ارسالی شاعر:
      مرا ببر به اطاقت کنار شام و شبت
      به صرف خواندن یک شعر از کتاب تنم
      به فیلم دیدن ما روی مبل راحتی ات
      و خواب رفتن تو روی ژانری از بدنم
       
      وقوع حادثه ای نرم مثل ابریشم
      نفس کشیدنت از لابلای ته ریشم
      منی که با تو به پایان دگر نیندیشم*
      در این دقایق زیبای با تو ما شدنم
       
      یواش دست مرا توی دست می گیری
      نگاه من به تو با بغض های تکثیری
      شبیه خنده ی دیوانه های زنجیری
      حلول یک تنِ مرموز در تویی که منم
       
      شروع فصل جدیدی درون افکارم
      چقدر از همه ی خاطرات بیزارم
      چه حس ناب و لطیفی که دوستت دارم
      ولی به آخر شعرم دچار سوءظنم
       
      به جاده های شمالیِ سمت چشمانت
      به کوه های پر از پیچ و تاب گیلانت
      به پایتخت  قشنگت...به بام تهرانت
      که با وجود تو جایی نمی شود وطنم
       
      مسیر خانه ی من زیر شال سیالت
      بزرگراه گمی در به در به دنبالت
      دوباره درک من از لینچ های* اَشکالت
      به سورئال وجودت...اگر که دل بکنم
       
      به هم رسیدن رویا و واقعیت ها
      وبعد خواندن ما از دل وصیت ها
      تقابلی به بلندیِ درک نیت ها
      چه جور می شود از زندگی او بزنم؟
       
      بغل بکن تن رنجور و زخمدار مرا
      بخواه خواهش آغوش بی قرار مرا
      تمام کن شب اندوه بی شمار مرا
      بیا و جسم مرا در بیاور از کفنم...
       
      *مضراعی از روانشاد فروغ فرخزاد
      *دیوید لینچ:کارگردان سینما
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3