دوشنبه ۲۸ آبان
دیگر غم مخور... شعری از جواد صارمی
از دفتر سراب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴ ۲۱:۱۰ شماره ثبت ۴۱۸۰۰
بازدید : ۴۰۱ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب جواد صارمی
|
سر به روی سینه ام بگذار و دیگر غم مخور
دل به این دیوانه ات بسپارو دیگر غم مخور
هر چه بوده رفته و کابوس ها خاکستر است
دست از این تکرار غم بردار و دیگر غم مخور
جسم و جانت را به دریای وجودم غرق کن
بوسه هایم را فقط بشمار و دیگر غم مخور
دورِ خود دیوارِ تنهایی کشیدی بی سبب
یک نفس ویران کن این دیوار و دیگر غم مخور
تکیه کن بر شانه ام، محکومِ بودن با منی
حکم من این است: -» دل بسپار و دیگر غم مخور
دستهایم می شود یک جای امن و مطمئن
پیش من آسوده باش این بار و دیگر غم مخور
از هجوم خاطراتی که به خونت تشنه اند
این چنین خود را مده آزار و دیگر غم مخور
جوادصارمی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.