جمعه ۷ دی
تخت ها شعری از پریسا لطفعلیان
از دفتر وصال نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴ ۱۹:۴۶ شماره ثبت ۴۱۶۳۹
بازدید : ۴۳۱ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب پریسا لطفعلیان
|
باید بدهیم تخت ها را شست و شوی مغزی دهند،
کاری که از هیچ ملا و روانشناسی ساخته نیست...
تخت ها فرشته های عذاب را از رو می برند!
روی این تخت های جهنمی همه چیز شبها زنده میشوند بین تخت ها نمیشود کسی را به قعر ناهشیار سپرد!
روی هیچ تختی نمیشود خالی از هیجان خوابید
روی هیچ تختی نمیتوان خنثی بود تخت ها بوی آدم هایی که روی آن ها نخوابیده اند را می دهند!
روی هر تخت یک نفر کلی خاطره از چشم هایش بالا آورده کلی رویا زاییده و کلی آرزو زنده بگور کرده و کلی خاطره دفن کرده است
تخت ها تمام تاریخ هستند تخت هایی که گذشته در آن بیدار میشود و آینده خوابیده است
برای کسی فرق ندارد که رو یک تخت چندبار وسعت عرض شانه ی کسی که خالی ازوست یک نفر را شکنجه ی روانی کرده برای من هم فرقی نمی کند اگر یک نفر تلاقی یک پرتو با دسته ی موهایم وقت ورود آفتاب از پنجره روی تخت را چند بار ستایش کند
تخت ها فراتر از تکه های فلز و پارچه اند تخت ها سرزمین شگفت انگیزه گوشه ی هر خانه اند ...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.