کروکودیل ها
کبک شان خروس می خوانَد
کنار برکه ای که
کفتارها و کفچه مارها
در کمین جفت گیری با کرگدن ها
کروکی نبرد می کشند !
کلاغ های کبود در کمین کِرم ها و کژدم ها !
کانگوروهای کاریزماتیک
پُر کرده کشکول کیسه هاشان از کلوخ
دیوار کلیسای کاتولیک را سنگ می پرانند !
کودتای کرکس ها در سرزمین کوکایین و کراک و کلاشنیکف !
کمونیست های چند آتشه
کته کباب خورده
کاسه ی کارمزد کارگر و کارفرما
از یکدگر تفکیک می کنند
دگرفکران و کافکاپرستان
کشیش ها را کافر انگاشته
کشمش و کنیاک را
کامل ترین نسخه ی انجیل معرفی می کنند !
کُلنل های کارکشته
کاریکاتور فیدل کاسترو را
در هیبت کاردینال واتیکان
با زیرنویس شعر کدو و کنیزک
کپی کرده
بر شاخ کاج های کریسمس
آویخته اند !
نوادگان ابوجهل
کک در تُنبان
کلافه از کارتن خوابی در بین النهرین
چون کلاشانی کلت به دست
در تبانی کلانتر و کدخدا
رحم نکرده بر هیچ کر و کور و کودکی
در تدارک کارناوال کابوس خون و کافور
در سینه ی دشت هزار پیامبر !
سر درختی های سیب موصل
سکته کرده از سکسکه ی مسافران سرزمین های سادیسم و سوزاک
تا سورتمه سواری کنند در کویر
جماعتی که جماع را نیز
به جماعت برگزار می کنند
در اقتدا به ابوبکری
که سبابه اش بغداد را نشانه رفته است !
تا وزغ ها و قورباغه ها و سوسمارها
به رقص آیند از سمفونی آروغ کروکودیل ها و کفچه مارها !
آن سو تر
سُنبل الطیب دم کرده اند
سیاهگوشانی که پای پرچین خلیج
هوای بریدن سرپنجه های گربه ای کرده اند
که پشتش را به خشخاش ها خارانده است !
سپتامبری سیاه
در کوهان کینه مخفی کرده اند
تا با سیخ و سنجاق و سرنیزه
فراری دهند گربه ی لمیده بر سیاه _چاهه ها را !
سر ستون های تخت جمشید را پس نخواهند داد
مادام که شاعران این خاک قاچ کردن خربزه را ندانند
هنگام که نره فیل های های پنجاه ساله
زیر ابرو بچینند !
سوم مهر ۹۴.
مسعود احمدی _تهران .