سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      ازدواج آسان شعر طنز از علی دولتیان

      شعری از

      علی دولتیان

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۹۴ ۲۰:۱۶ شماره ثبت ۴۰۷۹۳
        بازدید : ۵۹۲   |    نظرات : ۲۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علی دولتیان

      کسب و کار و خانه ای وقتی نداری ای پسر
      پس غلط کردی که رفتی خواستگاری ای پسر
      درس خواندی مثل خر تا فی المثل آدم شوی
      فکر کردی آدمی ، کاری نداری ای پسر
      فوق لیسانس تو حتی نزد یک سبزی فروش
      قدر یک شلغم ندارد اعتباری ای پسر
      مثل دندانت چرا موی سرت گشته سفید
      کشک سابیدی گمانم روزگاری ای پسر
      چه کت و شلوار شیکی بر تنت کردی ولی
      باز هم باید بمانی در خماری ای پسر
      دولت تدبیر هم کاری برای تو نکرد
      چون که می داند تو خیلی بردباری ای پسر
      گر چه می گوید تورم را شکسته با رکود
      فرق دارد شعر من با هر شعاری ای پسر
      او برای دادن یارانه ها جان می کند
      می کند دایم به نوعی گریه زاری ای پسر
      با کت و شلوار شیکت ظاهراً جنتلمنی
      توی جیبت پول حمام ات نداری ای پسر
      با چنین وضعی تو می خواهی بگیری زن چرا؟!
      چون بگیری جای زن باید تو گاری ای پسر
      می توانی روز، حمالی کنی با گاری ات
      شب بخوابی می خوری رویش سواری ای پسر
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      معصومه خدابنده

      ما که رسوای زمینیم چه حسرت که شبی ا مشت تمان پیش اهالی زمان وا بشود
      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1