يکشنبه ۲ دی
بااااااید بمیرم... شعری از حامد خنجری عیدنک
از دفتر هذیان نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۴ ۲۰:۵۷ شماره ثبت ۴۰۲۴۲
بازدید : ۴۲۱ | نظرات : ۸
|
دفاتر شعر حامد خنجری عیدنک
آخرین اشعار ناب حامد خنجری عیدنک
|
آینده ام از مــن چه می ماند ؟؟؟؟
ته مانــده هایِ خستۀ یک مـــردِ بیکس
داغی که هر شب بی تو با گریه گذارم
بر دستهـایِ بهمنـیِ ســـردِ بیـــــکس
در امپــــــراطوریِ تن با آن شُکوهش
یک پادگان از حیلـه و از کینـــه داری
جایی که هر انسانِ دیگـــر قلب دارد
تو جایِ دل سرب تکه ای در سینه داری
طـوفانـی از اوهــام و افـکارِ پلیـــدی
من را به هم میکوفت با هر رعد و برقش
بایــد بمیرم... بینِ من/ و مَردِ دیگــــــر
وقتی نباشـد قعـــرِ دنیایِ تــــو فرقش
بایـد بمیـرم تا که هـر شهـــری بداند
دیگر برایِ خودکشــی فاعل نداری
دیگــر برای مهربانی و وفایت
یا وصفِ چشمت شاعری عادل نداری
بایـــــد بمیرم تا که بی میلت نبینم .
یکــذره از عاشق شدن چیزی ندانی .
باید بمیــرم تا بــدانند، تا بفهمنـــد
قربانی ام کردی که خود زنده بمانـی
حامد خنجری عیدنک
8/5/1393
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.