چهارشنبه ۲۸ آذر
|
دفاتر شعر فاطمه زیدانلویی (لحظه)
آخرین اشعار ناب فاطمه زیدانلویی (لحظه)
|
به هیچ جرمی اسیرم کردند
باز جویی شدم
به همان هیچ اعتراف کردم حتی
حکمم را بریدند
حبس ابد!
سوگند یاد کردم که اصلاح شوم و دیگر سراغ آن هیچ لعنتی نروم
پرسیدم هرگز کسی نتوانسته زودتر از آنچه باید از اینجا خلاص شود؟
خندیدند...
سال های زندان سال های سختیست
هر روز از بلندگوی کهنه زندان موعظه میشویم
شما محکومید اما محروم نه! شما فرصت زنده بودن دارید و باید شکر گذار باشید
آنها همیشه حقیقت را میگویند
اما به شیوه ی خودشان
خیلی زود فهمیدم محکوم به زنده ماندن هستیم
کمی درد داشت اما زودتر از آنکه آنها فکرش را بکنند
زودتر از همه ی زندانیان
خلاص شدم
در شعر بودن و قالب این نوشته شک داشتم بنابراین از شاعران و اساتید حاضر در سایت درخواست راهنمایی دارم. ممنونم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.