جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر سیاوش مقیمی (هیچ به هیچ)
آخرین اشعار ناب سیاوش مقیمی (هیچ به هیچ)
|
از وقتی که تو رفتی ، تموم لحظه هام مرد دفتر مرگ ورق خورد ، زد و قلبمو پژمرد
درخت بید مجنون ، توُ غربت نگات موند دل زخمی و پرخون ، از دوریه چشات خوند
اشکای سرد بارون ، از بی وفاییا گفت شمعدونیه توُ گلدون ، از سردیه هوا گفت
سجادۀ روُ تاقچه ، گرد و غبار گرفته گل یاس توُ باغچه ، بوی مزار گرفته
عطر تنت نشسته ، توُ دفتر خاطرات بغض صدام شکسته ، توُ خط به خط حرفات
رد پای تو مونده ، توُ هر گوشۀ خونه باز به یاد تو خونده ، امشب دل دیوونه
فضای سنگین شب ، حال و هواتو داره هوای غمگین شب ، غم صداتو داره
چلچله ها هم دیگه ، خوندنشون غم داره قاصدکی بعدِ تو ، ازت خبر نداره
رفتی نموندی پیشم ، تیشه زدی به ریشَه م نیستی و بی قرارم ، سوی تو پَر می کشم
شبی از شبهای غم ، به امید وصالِت دل از شبم می کَنم ، میرم توی خیالِت
توُ رویاهام می بینم ، کنار من نشستی توُ بیداری محاله ، ببینمت که هستی
کم کم می بُرم از خود ، رها میشم از قفس پس می گیرم دلم رو ، از این شبهای بی کس
به عشق دیدار تو ، من می مونم توُ رویا به آرزوی دیدار ، میرم من از این دنیا
S_H.H چهارشنبه 30 تیر 1389 ه.ش ساعت 5:28 صبح
|
|
۱ شاعر این شعر را خوانده اند
Guest
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.