سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دور فلک

        شعری از

        شاهین لقایی(شاهین)

        از دفتر دفتر شعر(ش) نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۴ ۰۰:۰۰ شماره ثبت ۳۷۹۰۸
          بازدید : ۷۲۶   |    نظرات : ۷۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر شاهین لقایی(شاهین)
        آخرین اشعار ناب شاهین لقایی(شاهین)

        تا گویِ زمین دورِ فلک در دَوَران است
        اوضاع همین بوده و مِن بعد همان است
        روز و شبِ آن طی شده چون باد به سرعت
        آن چیز که معلوم نشد،دورِ زمان است
        بلعیده به کامش همه موجود و بشر را
        سیری نشناسد که چو گردابِ دمان است
        هر بار کند باز دهانش ، به اشارت
        در کام کشد خیلِ عظیمی، چو خزان است
        هرکس که بخواهد ببَرد پی به معما
        گویند بر او جمله، که این کار جهان است
        اندازه خود بهره بَرَد بیش نه یا کم
        هر چند که اندوخته اش بار گران است
        هر قدر بود بار گران ، سخت شود راه
        اغیار خورَد مالش و دائم نگران است
        یا جای گذارَد همه ،با ناله و حسرت
        تقدیر نداند که کسی پیر و جوان است
        در گور گذارند به صد خواری و منّت
        معلوم نباشد ز فقیران ، زِسران است
        بیهوده نینداز خودت ورطه گرداب
        آسوده کسی هست که دامانِ کران است
        اندوه نخور ثروت و قدرت که نداری
        هشدار که عمرت به مَثَل آب روان است
        گر خوبی و نیکی بکنی پیشه به هر کار
        پیدا بکنی راه سعادت که از آن است
        گر وا بکنی بند تعلق ز وجودت
        بینی که سبکبار شدی، راه عیان است
        دل را چو به دریای حقیقت بسپاری
        ازموج بلا، پهنه آن امن و امان است
        خوب است که گفتار کنی خاتمه، شاهین
        «چیزی که عیان است .چه حاجت به بیان است»
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        کاوه دره شوری
        شنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۵ ۰۱:۵۹
        عالي بود لذت بردم خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3