دوشنبه ۳ دی
خاطرات شعری از نیلوفر مرداب
از دفتر دلتنگی نوع شعر موج نو
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۶:۲۳ شماره ثبت ۳۷۲۸۸
بازدید : ۴۴۸ | نظرات : ۵۴
|
آخرین اشعار ناب نیلوفر مرداب
|
لبه طاقچه
بالایِ کُرسیِ بی بی
همونجا که خان جون هر شب
مهر و تسبیح جا میذاشتش
مامانم گلای یاسُ
تویِ لیوان
کنارِ عکس آقاجون
همیشه میذاشت و میگفت:
آقاجون عاشقِ یاسه
قابِ عکست باز همونجاست
داری باز بهم میخندی
عکستو بغل میگیرم
میرم یه گوشه میشینم
زیرِ اون یاسِ قدیمی...
یادته یه روز دوشنبه
بی بی زیرِ کُرسی رفتِش؟!
پلکهاشو روهم گذاشتش!
منو تو بازی میکردیم...
خان جون هر لحظه میگفتش:
بی بی خوابه,نپَر بچه!
یادته قایم شدی تو؟
زیرِ کُرسی,زیرِ مَلحَفه ی خان جون
خان جونم نگفت بهم که...
خیلی گشتم دنبالِ تو!
تویِ حیاط
پُشتِ خونه
حتی پشتِ هر چناررو
میگشتم چندین و چندبار!
دلم اونقد تنگه تو بود!
نشستم یه گوشه زیرِ
بوته های یاس و پیچک
گفتم ای خدا کجا رفت؟
نکنه گم شه توو کوچه؟!
یادته با توپ تو دستت
زدی به سرم یهویی؟
بعدشم با خنده گفتی:
دیدی باز پیدام نکردی!
حالا کاش بازم که تنها
زیرِ بوته هایِ یاسُ
گلایِ پیچک نشستم
بعدِ بیست سال باز دوباره
با همون لبخندو خنده
دستاتو بذاری از پشت
رو چشامُ باز بخندی!
بگی دیدی باز دوباره
این منم برنده میشم...!!!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.