سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      غریبه

      شعری از

      م مومنی

      از دفتر نیمه پنهان نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۲۲ شماره ثبت ۳۷۱۰۹
        بازدید : ۳۷۳   |    نظرات : ۲۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر م مومنی

      هیشکی خبر نداره ازغم تو غریبه
      دنیاپرازدلخوشی اماهمش فریبه
      وقتی که لحظه هاتو توغربت جاگذاشتی
      توحس بی کسی هم یه همصدا نداشتی
      بار سفرروبستی دلو زدی به دریا
      غافل از اینکه دلت می پوسه اینجا تنها
      غافل از اینکه عشقی که تو کتابا میگن
      رهگذرا اومدن اما اونو ندیدن
      پیدانمیشه اینجا هرچقدم بگردی
      غصه روحاشاکنی بازم رفیق دردی
      غافل از اینکه شبها غصه میاد سراغت
      كسي پیدانمیشه روشن کنه چراغت
      غصه نخورمثل من توهم اینجاغریبی
      ازمهراین آدما توهم یه بی نصیبی
      منم مثل توام, نه انگاریه  فرقی دارم
      تواهل اینجانیستی من اهل این دیارم
      معنی مهرووفا برام یه نقطه چینه
      هیچکسی نیست که پای درد دلام بشینه
      اینجا شهر فرنگه اما فقط ظاهرش
      هرغریبی که اومد نیاسوده خاطرش
      منم شدم غریبه با این همه آشنا
      هیچکسی روندارم با من بشه همصدا
      شاید میخوای بگی توکه من ازاینجا برم
      اما نمیخوام اینا برن ازتوخاطرم
      درسته که آدما دل منوشکستن
      مثل یه جورآشنا اما غریبه هستن
      دل بکنم ازاینجامن که دلم نمیاد
      با اینکه خوب میدونم کسی منو نمی خواد
      اونا به یادم باشن شاید خیال بافیه
      من اونارودوست دارم همین برام کافیه
      ولی میگم توبروبرویه شهردیگه
      جایی که شاعرش ازغصه وغم نمیگه
      منم دعا میکنم اونجاغریب نباشی
      بری با شاعرای اونجا توهمصداشی
      منوفراموش نکن یه شاعربی نشون
      کسی که خیلی تنهاست غریبه توشهرشون
      محمدرضا مومنی مهر87
      اساتید محترم و دوستان عزیز,این یکی از اولین اشعار بلند منه و کاملا بداهه هستش پس اگه اشکالی داره عفو بفرمایید.ضمنا گزینه نقد مثل همیشه فعاله.
      ممنون از حضور گرمتون...
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3