دوشنبه ۳ دی
مشغله ی چشم تو شعری از رضا حیدری نیا
از دفتر شعرناب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ تير ۱۳۹۰ ۰۶:۱۹ شماره ثبت ۳۶۷۴
بازدید : ۱۰۷۰ | نظرات : ۲۳
|
آخرین اشعار ناب رضا حیدری نیا
|
مشغله ی چشم تو فتنه بپا کردن است کار تو با زلف خویش، بستن و وا کردن است
کار دل سوخته ،گر برسی، چون سپند از پی دفع بلا ، دود بپا کردن است
وعده کشتار ما ، خُلف نکردی تو هیچ شیوه ات از کی چنین ، وعده وفا کردن است؟
عافیت از حسن تو ، هیچ نباشد مرا مهر چو از حد گذشت ،عین ِ جفا کردن است
کار شب و روز ما ، بوسه بر آن رخ زدن مصلحت عاشقان ، کار بجا کردن است
صبح روم با شتاب ، بر سر کوی نگار شب چو شود کار ما، اشک و دعا کردن است
حاجت و سودایم از ، کوی تو و موی تو گم شدن و شانه در ، لای به لا کردن است
گفت ز سعی و صفا ، حاجی و گفتم به او کار من اندر بَرَش ، سعی و صفا کردن است
گرچه ندارم یقین ، یاد خدا می کنم راه وصالم اگر ، یاد خدا کردن است
توبه نگهداشتم ، سر نزد از من خطا حسن تو گر سر رسد ، وقتِ خطا کردن است
عشق تو از عالمی ، کرده رها این دلم حکمت خوبان چنین ، بسته رها کردن است؟
شیوه ی آن حسن تو ، گر چه جفا پیشگیست زخم چو از حد گذشت ، وقت دوا کردن است
کامی از آن لعل لب ، خود به رضایت بده راه خلاصی ز ما ، کامروا کردن است
دوستان و سروران گرامی این شعر پس از هک شدن سایت از دفتر غزلیاتم حذف شده بود و نظرات گرانبهای دوستان نیز بر همین اساس از دست رفت.امیدوارم ضمن بخشیدن تکراری بودن آن دوباره از نظرات گرانبهای شما بهره مند شوم.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.