سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        $ جاده های غربت $

        شعری از

        سیاوش مقیمی (هیچ به هیچ)

        از دفتر مردم زمونه نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۶ تير ۱۳۹۰ ۰۲:۳۰ شماره ثبت ۳۶۴۷
          بازدید : ۸۳۹   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سیاوش مقیمی (هیچ به هیچ)
        آخرین اشعار ناب سیاوش مقیمی (هیچ به هیچ)

        روُ قلبت پا گذاشتن ، بازم دلت شکسته
        اشک دو چشمهای تو ، ابرِ بهارو شسته
        تنهای تنها شدی ، دربدر و آواره
        بار سفر رو بستی ، راهی شدی دوباره

        قصۀ تلخِ رفتن ، توُ جاده های غربت
        همیشه همراهته ، واست شده یه عادت
        تو با غربت جاده ، انس عجیبی داری
        جز دل سرد جاده ، هیچ مونسی نداری
        انگار که صد سالیه ، با جاده ها رفیقی
        خطای توی جاده ، خوب می دونن غریبی

        وقتی که تنها میری ، حس غریبی داری
        هیچکسی رو نداری ، سر روُ شونَه ش بزاری
        تنهایی و بی کسی ، همدمیه توُ شبهات
        بغض غریبونه ای ، نشسته توی صدات
        این لحظه های خاموش ، مرگ نفس رسیده
        موقع رفتن جان ، از این قفس رسیده

        توُ یک لحظۀ غمگین ، یه حس گنگ و مبهم
        میگه رها شدی تو ، دیگه از غصه و غم
        زوزۀ  باد  وحشی ، توَهُم  صداها
        توُ گوشات می نوازه ، یه سمفونیه زیبا
        پاهات دیگه نمیرن ، نفس توُ سینه سنگین
        یه گوشۀ این جاده ، سر میزاری روُ زمین

        مسافر غریبه ، چه بی صدا شکستی
        توُ اوج بی کسی ها ، دل رو به جاده بستی
        توُ جاده های غربت ، غریب و تنها موندی
        توُ غربت جاده ها ، غریبونه تو مُردی

        S_H.H
        دوشنبه 7 تیر 1389 ه.ش ساعت 5:35 صبح
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        ،

        طاها محبی (حزین)

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4