محتوای شعر ؟
- کشک کابل است !
و پیامش ؟
هرچه آمد ! ؛
هرچه پیش آید خوش آید سوی شهرت می رویم !
بر چه اصلی ؟
- بایدش :
موزون بود ،
در بحر خوب !
قافیه چون پلٌه های یک جهنٌم
جفتِ جفت و نردِ چوب
و ردیفش هم : حرف تا حرفش ،
چنین بادا ...
..... وگرچه حرف مفت ! .
یکهزار و سیصد و هفتاد شعر
طی یکساله سرودم بهر مهر .
من چه گویم ؟ و چه میخواهم ؟ چرا ؟
- خودنمائی ! ، ثبتِ جزو شعرا !
شاعرم من
در پی هر جایزه ،
نامجو ، و کامجو و جاه جو
و... شوهری !
... یا خوشگلان ماهرو ...
راستی ! ثروت فدای علم شد :
من کتاب شعر خود را ،
چاپ کردم پارسال ،
با کمی از بذل مال
در هزاران نسخه ای و
پخش کردم بین مردم ،
مفتِ مفت ! ،
سهل است امٌا با تمنٌا ، التماس ! .
گرچه فرزندان من ناراضی اند ؛
لیک هر بقٌال و عطاری روی
آنچه خواهی در لفافش می بری...
گفت : هر رفتگری ناراضی است ...
گفتمش : باشد ولی ،
آن شانه های تخم مرغ ،
خانه خانه ، خانه ی شعر من اند .