يکشنبه ۲۷ آبان
فال قهوه شعری از حسین راستگو
از دفتر سلام نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۱۵ شماره ثبت ۳۵۱۲۰
بازدید : ۵۵۳ | نظرات : ۲۰
|
آخرین اشعار ناب حسین راستگو
|
گرفتار توئه اما
نمی دونه که می دونی
نمی فهمه
که از چشماش
همه حرفاشو می خونی
گرفتاره ولی تو فکر پروازه
گرفتاره ولی داره به تو قلّاب میندازه
یه لحظه چشممو ول کن
بذا بی آشیون باشه
بذا یه نقطه ی تاریک بین کهکشون باشه
بره تنها
بره تا آخر دنیا
ببینه می شه بی این تور و این قلّاب و این بندم جوون باشه
بذا بی ریس--مووووونت آسمون باشه
سوالِ اوّلو پرسید
کسی خندید
یکی از دور تو فنجون قهوش قلبامونو دید
چرا تلخیّ طعم قهوه رو تو عشق می پیچید
مگه این عشق، شیرینه ؟
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.