شنبه ۳ آذر
راه برعکس شعری از سعید کارگر
از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۲ دی ۱۳۹۳ ۰۰:۰۰ شماره ثبت ۳۳۲۴۲
بازدید : ۶۲۹ | نظرات : ۲۳
|
آخرین اشعار ناب سعید کارگر
|
چند سال پیش ز غرب آمد صدا کی کسانی که شدید در راه ما
مد بود سرمایه ای بس پر کلام هر که دارد،جام دارد والسلام
کم کمک این حرف ها بالا گرفت آتشی در خانه ها مأوا گرفت
باز قفل ماهواره باز شد باز شد،اما شقاوت ساز شد
ناگهان دیدیم تنگ پوش آمدند مو به بالا چون زره پوش آمدند
ناگهان دیدیم چادرها برفت مد بیامد،تن پناهی ها برفت
فی الزمان آمار ها فریاد زد بر سر خود دست چون فرهاد زد
کی فلانی ها به چه رو می روید؟ راهتان اینجاست؛هر سو می روید؟
حافظه یاری نمی خواهد کند؟ رتبه ی ما را ز یک،پانصد کند؟
یادتان رفته چه شد پنجاه و هفت یادتان رفته چه شد شور و شعف
پس کجا رفتند امر و نهی ها بر رخ شیطان زدن آن سنگ ها
پس کجا رفتند ایام صفا زن،در آسایش و مهر و وفا
غیرت مردان ما را باد برد؟ آن همه عزت،جلا،آرام مرد؟
ناگهان دیدیم درجا می زنیم راهمان برعکس ولی پا می زنیم
ای عزیزان اسوه ی ما پس چه شد؟ فاطمه(س) گلبرگ گلها پس چه شد؟
ای سعیدا!حرف را بس کن نه بیش چون سخن گویی بنه خود پا به پیش
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.