يکشنبه ۲ دی
سرد و متروک شده ام شعری از محسن مهرپرور ( م مهر)
از دفتر مهر نوع شعر
ارسال شده در تاریخ شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۴:۳۱ شماره ثبت ۳۲۸۱
بازدید : ۹۴۳ | نظرات : ۱۶
|
دفاتر شعر محسن مهرپرور ( م مهر)
آخرین اشعار ناب محسن مهرپرور ( م مهر)
|
سرد و متروک شده ام چشم مبند گر که تاريک بسان شب بي مه شده ام بانگ مزن گر که دزدانه در اين محفل بي ره شده ام آمدم آمدم زخم زبانت بزنم تيغ عريان بر عريان کلامت بزنم تو هنوز سرخ و سپيد مي خندي؟ مسخ و مست ديده به من مي بندي ؟ تو هنوز همچو تموز گرم ترين دلتنگي ؟؟ شب کشيد زلف تو را تا ته اين ظلمت راه من رسيدم به کجا ؟ کور دل و کور نگاه حال چنين در ته آه تن لرزان تو چون شعله ي مست مسخ و پتياره به چشم ميرقصد گرميش سخت به سرماي تنم ميلغزد بازکن آن چشم خمارت که خمارت شده ام تشنه ي تشنه از آن نوش لبانت شده ام تو هنوز آهوي رامي که به هر مکر و فريب ناگزير از دل خود در خفاي دل من ناگريز در چنگي ؟ ساده گفتي : نه به چنگي که هنوز دلتنگي !! اي شب کور و تباه گر رساندي به خدا جرم مرا گو به نور مي پيچد ديو ... نه ديوانه در اين دام بلا که به ديوانه نميگيرد کس خرده کين کردي چرا ! م مهر
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.