يکشنبه ۲ دی
این زندگیه سرد و تکراری شعری از وحید کاظمی
از دفتر ازاین حرفهای قشنگ نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۱۳ شماره ثبت ۳۲۶۹۰
بازدید : ۶۷۵ | نظرات : ۷۳
|
آخرین اشعار ناب وحید کاظمی
|
............به نام پروردگار
'''''''''''
از اول نباید شروع میشد این ،،،زندگیه سرد و خواب آور
میخندم اما تو دلم غوغاست،،، این خنده ها رو تو نکن باور
باید از اون اول میفهمیدم؛ که تو دلت جایی برا من نیست
من باتمومه عاشقیم میگم؛این خونه با تو ،،،گرم و روشن نیست
حرفی نداریم ما برا گفتن ،حرفی نداریم ما بجز دعوا
روزای ما روزای تلخی شد، دنیای ما دنیای بی رویا
ما ما شدیم ،اینو نمی فهمی تازندگیمون نو بشه، جاری
تنها شدیم اینم نفهمیدی، این زندگی شد، سرد و تکراری
ببین چی اومد به سر عشقو،ببین چقدر از من تو بیزاری
هرشب دارم تنهایی میخوابم ،ببین چطور تا صبح بیداری
خستم ،خسته ی خسته ،،،داغون ،داغونه داغونم
بی تو نمیشه بود،،،،با تو نمیتونم
از تو،از سردی دستات،بیزار، بیزاره بیزارم
این زندگی سخته،،،طاقت نمیارم
کاش اولش اینو میدونستم ، که آخره رویای ما اینه
یه عمری فکر میکردم به این حسرت،که زندگی با تو چه شیرینه
چند ساله اسمم رو نیاوردی ، چند ساله که بهونه میگیری
چند ساله که با من نخندیدی ، حتی یه عکس با من نمیگری
هم خونه میخواستی فقط،،، نه عشق، گناه من چی بود که درگیرم
من تو جوونیم عاشقت بودم، نگاه نکن امروز و که پیرم
خستم ،خسته ی خسته ،،،داغون ،داغونه داغونم
بی تو نمیشه بود،،،،با تو نمیتونم
از تو،از سردی دستات،بیزار، بیزاره بیزارم
این زندگی سخته،،،طاقت نمیارم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.