سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        برای سرزمینم

        شعری از

        محمد بیرانوند

        از دفتر اشعار لکی نوع شعر تک بیتی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۳ ۱۲:۲۲ شماره ثبت ۳۲۵۳۹
          بازدید : ۱۳۷۲   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد بیرانوند

        برای سرزمینم ...

        مگر تاریخ من نشان از قوم کاسی در دوهزار سال قبل از میلاد ندارد ؟
        مگرمفرغ های سرزمینم چیزی جز این میگویند ؟
        مگر ماداکتور میراث آبا و اجداد من نبوده است ؟
        *
        چرا اصیل نباشم ؟ 
        مگر موسیقی سرزمینم که ترکیبی است از لطافت ، طبیعت و خشم مردمانم در روز رزم اندک تغییری کرده است ؟
        کجا " سیت بیارم " جای خودش را به " بادا بادا مبارک بادا " داده است ؟
        هنوز میتوان غرور را در چشمان مردان و زنان ایلم هنگام " سر چوپی " به نظاره نشست 
        کجا شیر زنان سرزمینم ذلیلانه میرقصند ؟ مگر دوشادوش مردان نیستند ؟
        *
        مادرم هنوز برایم " چل سرو " میگیرد 
        خدا خدام بی ...
        گنم گرمه سیر ...
        اَ بالا بَرزه ...

        میبینی ؟ خبری از فال قهوه نیست !
        *
        هنوز زنانمان " هِی مَشکه مَشکه " سر میدهند و دستان پینه بسته و چاک چاک مردان بوی صداقت و سادگی منش لری و لکی میدهد
        هنوز " آساکَم ، دَردت اَرکولِم ..." جای خودش را به "قربونت برم و ... " نداده !
        فرهنگ اصیل مگر چگونه است دیگر ؟

        در سرزمین من هنوز " نِرخ بوس دخترو نرخ زعفرونه " 

         
        پاینده باد لرستان .....
        ***
        توضیحاتی در مورد عکس :


        " بانوی باران " کاری از جناب منوچهر تتری است ، 
        این عکس در فستیوال " فتو رات صربستان " فستیوال عکسهای موسیقی دار بعنوان عکس برتر معرفی شد و در جشنواره های جهانی عکس کشور اتریش و چندین جشنواره عکس در ایران حضور برتر و جوایزی بخود اختصاص داد.

        موضوع عکس :

        مراسم طلب باران است که در شهرستان " دره شهر " ایلام گرفته شده و مراسم " بارو طلو " نام دارد و یکی از آیین های مردم لُر در استان ایلام است. مراسم " بارو طلو " یا "طلب باران " بدین صورت است که یک بانوی باکره بسیار زیبا و رشید را برفراز بلندی در صورتی که زیباترین لباسها را به تن کرده است می برند تا رقص طلب باران را به اجرا درآورد رقص و مولودی لُری خاصی ویژه این کار که بی شک یکی از باستانی ترین آیین های لُری است با همه ی سادگیش اجرا می شود که پیوندهایی با فرهنگ اسطوره ی آناهیتا فرشته آبهای پاک جهان هم مِنجوری هایی دارد . در رقص طلب باران سرنا نوازی با دست زدنها همراه است،
        رقص طلب باران یک رقص تقدسی و ستایشگر است و ستایش با رقص و حرکات موزون گونه ای از عبادات در پیشگاه معبود است آنچه در معابد برهمائیان شبه قاره هند دیده می شود . مردم لر و لک منطقه بر این باورند که دورترین ابرها را به تماشا وا می دارد و ابرها عاشق این فرشته ی زمینی می شوند و چون دسترسی به آن ندارند به گریه او را طلب خواهند کرد و به گریه وا داشته می شوند و باران خواهد آمد ....
        مارا در فیـــس بوکــ دنبال کنید :
        fb.com/chelserou
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5