زیبا بود آن نطقی، آرام و متین باشد
آرام همی باشد، هم قلب نشین باشد
در وقت سخن گفتن خنده تو بیار برلب
چون خنده بیاید لب شادی به جبین باشد
آغاز بکن گفتار با نام خداوندت
چون نام خداوندت زیباو ، وزین باشد
بردارزدل گفتار بنشان بدل صحبت
هر حرف زدل خیزد تا عرش برین باش
عاشق تو بشو دردل بر مستمعین خود
اکرام بدار آنها گر دشمن و کین باشد
هر گز تو مکن غیبت در وقت سخن گفتن
قبح عمل غیبت هر کس به یقین باشد
با مهر نگاه میکن آن چهره یاران را
هر گز نفروشی فخر نفرت به همین باشد
بیهوده مکن صحبت نه تفرقه در موضوع
گفتار چو انگشتر موضوع نگین باشد
نومید مشو هر گز از لطف خداوندی
دردل بنشان امید توفیق در این باشد
از دل تو بکن بیرون هر چیز ضرر دارد
کبر، حسد، کینه، باعجب عجین باشد
عشق است تورا هدیه از پیش خداوندت
بخشا به مخاطب تو، توفیق در این باشد
از دل تو مکش نعره در وقت سخن گفتن
این کار ز احماراست مکتوب و مبین باشد
مکتوب به قران از گفته لقمان است
چون پند به اولادش گفتا که همین باشد
گمنام سخن کوتاه بر بند زبان خود
اطول که شود هر چیز اسباب غمین باشد .