دوشنبه ۳ دی
زمان مت**** است... شعری از سعید مطوری (مهرگان)
از دفتر غمنامه نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۰:۲۶ شماره ثبت ۳۱۸۵
بازدید : ۹۹۷ | نظرات : ۱۸
|
دفاتر شعر سعید مطوری (مهرگان)
آخرین اشعار ناب سعید مطوری (مهرگان)
|
جدایی طعم غم میداد
سراب نشانی از نبودن آب
روح آب در رقص سراب
لبخندتلخی در بیابان بود
چقدر فاصله ها دیر نفس می کشند
در جان کندن زمان
کُمای لحظه هاست
دلخوش نشوید
اعضایی برای پیوند نیست
کسانی که قلبی مریض را
در دالانهای انتظار نفس می کشید
اینجا قلبی برای پیوند نیست
اینجا جسمی در کماست
که غم قلب اوست
وخونش سرشار انتظار
انتظاری که در کبد مدفون شد
کلیه ها از کار افتاده اند
وچون پیران چروکیده اند
مرگ را نفس می کشند
ریه ها سرشار از دود سیاه
لبریز از زخم غبار
نفس ها را به شمارش انداخته اند
این جسم تصویری تو خالی است
حتی مومیایش نمی کنند
تا زمان را بیشتر دریابد
اعضایی برای پیوند نیست
زمان مت**** است...
سعید مطوری/مهرگان
از دفتر غمنامه
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.