چهارشنبه ۲۸ آذر
شاعــــــــــــــر ... شعری از محمد_نوروزی
از دفتر نازنین نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۰۵:۰۹ شماره ثبت ۳۱۷۸
بازدید : ۶۲۸ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب محمد_نوروزی
|
وقتی که آسمان خدا گریه میکند دانی برای چیست ؟ دانی برای کیست ؟
شاید برای مردن گلبرگهای باغ شاید برای بلبل بیچاره در قفس شاید برای دشت شاید برای قمری افتاده از نفس
شاید برای خاک شاید برای ماهی بی آب و بی غذا شاید برای کوه شاید برای مردن گلها و لاله ها
شاید برای کودک تنهای بی پدر شاید برای اشک شاید برای درد شاید برای برگ خزان برگهای زرد
شاید برای عاشق ایستاده پشت در شاید برای آنکه رسد دلبرش ز راه با هر صدای باد دود سوی پنجره هردم کند نگاه
شاید برای مرد مسافر که بیکس است در غربت دیار غریب گریه میکند هر بار بهار میرسد از راه های دور او ناله میکند
وقتی که آسمان خدا گریه میکند دانم برای چیست دانم برای کیست
از بهر شاعریست که خاموش مانده است از بهر شاعریست که قلبش شکسته اند از بهر شاعریست که طبعش مرده است دیوان شعر و دفتر عشقش بسته اند
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.