يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر زهرا برادران (زری کوچولو)
آخرین اشعار ناب زهرا برادران (زری کوچولو)
|
مرد شب ؛
بخوان قصه ی هرشبمان را
عشق بازی
در گندم زاری از خوشه های طلایی
و مترسکی که ؛
کلاغ سیاه را به عقد خود در آورده بود !
و من....
میان گهواره ی دستانت !
می رقصند
گوشواره هایم
پای کوبی میکنند ؛ پلک هایم
و لب هایم
کِـــــل می کشند.
و دستانم
تنت را مرز بندی می کند.
تو...
شده ای پیله ای مخوف
به دور من!
روح من آبستن پروانه ی عشق توست.
گیسوانم ؛ تار و پود پیله ات !
بپیچان ؛
بلندای تارهایم را به قامت رعنایت
چه تشنه اند چشمهایت
که با عصاره ی نگاهم ؛
مست می کنند.
باز ...
احساساتم نبض دار شده است!
تو ؛ همان مرد شبی
ولی خدا کند
بوسه ات ؛
بوسه ی خداحافظی نباشد !
پی نوشت :
شب هایم ؛ بی ماه رویت سپری می شود!
ماه من ؛
در محاق افتاده است .
ماه دیگران ؛
در آسمان که هیچ
در برکه ی چَشم می گردد !
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بر شما بانو
بسیار بسیار
عاااااالی
قلمتان توانا