سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پیک صبا

        شعری از

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        از دفتر دلسروده ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ آبان ۱۳۹۳ ۲۰:۴۰ شماره ثبت ۳۱۱۶۵
          بازدید : ۳۵۷   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        صبا بگو به خالق عزیز بهتر از جانم 
        گناه ..کردم.. اکنون. بسی.. پشیمانم
         
        به اشک دیده من رحم کن که رحمانی
        قبول کن تو همین اشک ز چشم گریانم
         
        دراین سحر که من از خواب کرده ای بیدار
        موفقم بکن که به راه تو اشک افشانم
         
        شنیده ام که خریدار دِلِ شکسته میباشی
        دل مرا بشکن .... یا بگیر تو این... جانم
         
        من از تو تقاضای حاجتی چنین دارم
        همیشه کار خیر نمایم دمی نیاسایم
         
        مرا ز کبر وحسد وارهان از این لحظه
        مواظبت اگر نکنی من بمثل شیطانم
         
        زروی صدق چنان شوق گفتگو دارم
        گواه من همین بس ببین پریشانم
         
        به این دلیل خطا کرده ام  درعمرم
        تورا.. غفور.. و رحیم.. ودود.. میدانم
         
         ز ساحل بحر شمال گویدش گمنا م
        شکایتم به تو گویم.. خدای.. سبحانم
         
         
         
        به اشک دیده من رحم کن که رحمانی
        قبول کن تو همین اشک ز چشم گریانم
         
        دراین سحر که من از خواب کرده ای بیدار
        موفقم بکن که به راه تو اشک افشانم
         
        شنیده ام که خریدار دِلِ شکسته میباشی
        دل مرا بشکن .... یا بگیر تو این... جانم
         
        من از تو تقاضای حاجتی چنین دارم
        همیشه کار خیر نمایم دمی نیاسایم
         
        مرا ز کبر وحسد وارهان از این لحظه
        مواظبت اگر نکنی من بمثل شیطانم
         
        زروی صدق چنان شوق گفتگو دارم
        گواه من همین بس ببین پریشانم
         
        به این دلیل خطا کرده ام  درعمرم
        تورا.. غفور.. و رحیم.. ودود.. میدانم
         
         ز ساحل بحر شمال گویدش گمنا م
        شکایتم به تو گویم.. خدای.. سبحانم
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3