درود برهمراهان همیشگی وارجمندم ::
میدانم که اشکالات عروضی فراوان دارد اما
سپاس که چون همیشه بانگاه کریمانه می خوانید
الهی شعرناب ابادباشد
چوایران عزیزآزادباشد
خدایاشاعرانش زنده باشند
دل ازسختی ومحنت کنده باشند
سکاندارش بماندچون عقابی
زنامردان بیندازدنقابی
جناب استکی واقتداری
بمانندهمچنان درحال یاری
فروزانش بماندخوب وشاعر
نمایدشعرناب ازلوث طاهر
مجاهدباب نستوه دیارم
بدون پنداوزارست کارم
رضاخان حمیدی شیرنابست
دل عدوان سایت ازاوکبابست
الهی کافه اش پرمشتری باد
واطرافش پرازحوروپری باد
جناب بافقی کرسی بسازد
واحسان خان دمارازآن برآرد
رضاخان کردیل جوینده ی علم
سرآمددرادب هم مردی وحلم
جناب لادُوَن خوب وگرامی
که اوپخته ست وماشاگردخامی
نویسدنقدهای خوبی وعالی
کزآن حیرت کنند اهل معانی
علی اسماعیلی مهربانم
برادرباشداو وهمزبانم
الهی تا ابد خوش باشدوشاد
زنامردی دل پاکش حذرباد
زقوم لربه یادم میثم افتاد
جوانمردی شده باجوراستاد
الهی چهره اش خندان بماند
مدادش مهربان،رقصان بماند
برون ازمرزایرانست فردوس
وجودش دورباشد ازبد ولوث
صفای باطنش مانند آبست
گواهش شعرهای خوب ونابست
معین زاده که خوب ونازنینست
به شعرناب چون نقش نگینست
زشهرراز،شیرازست راسخ
چه پرمهروسرافرازست راسخ
بودشاه اراده اق باصر
به وقت بحث داغ اوهست ناصر
زبانوپورصفای دانابگویم
گل حکمت زپست اوبچینم
الهی خواه که چندی ناپدیدست
گمانم باشداو ازکس رمیده ست
به زهراسیدزیباکنم خو
به جدپاک اوطاهاکنم رو
زبانوی عجم یادی نمایم
شده سوزان براوآبی فشانم{اشاره به حضورایشان درصندلی داغ}
وجیهه بانوی سیدکجاشد؟؟
دل مابرفراقش مبتلاشد
فریدخان معلم باجلالی
که هردواستواروبوالمعالی
زتینا وزمینا وفرشته
که شعرناب بااونا بهشته
وبنیامین یل مازندرانی
شده نقادخوب اندرجوانی
بودخوشرو وخوش تیپ وادب دوست
ولیک ازشعرمردم میکنه پوست
رحیمه امده دیشب به خوابم
کندتهدیدکه سازدکبابم
خدایابرگ سبزبهبودیابد
وشعرازاوصفای رودیابد
سیاوش رانکردم من فراموش
خدایاحرف پیران راکندگوش
بسازد ناله وفریادخاموش
کشاندبازشادی رابه آغوش
باسپاس فراوان از راهنماییهای ارزنده ی برادرآزاده ام جناب میثم دانایی