نشستم پای رایانه شب وروز،
شدم بد میخ این ابزارِمرموز
عجیب است اضطراب واعتیادش،
شود پیرو جوان، مست و خرابش
خرِدَجّا لَه ی دوران همین است،
که اَفسارش به دستِ مشرکین است
چو طاووسی هزاران رنگ باشد،
بُرونَش صُلح وداخل جنگ باشد
خَطِ «اِینترنتش» باشد چه عالی!
که هردم می کند جیبِ تو خالی
شود وقتِ طلایی صرفِ در آن
عقب مانی هم از این و هم ازآن
صدای سازو آوازش فریباست
دُهُـل از دور بشنیدن چه زیباست
در این آشفته بازارِ مَجازی،
کُند خوش خط وخالی، تُرک نازی
از اَلطافش خلایق بهره دارند
وَ دلها از بَدَش آزرده دارند
هم از این با خرد اندیشه زاید
هم ازآن تیشه ها بر ریشه خاید
به هم شاگردیان دارم پیامی
نصیحت نه، که هشداروکلامی
«کُپی پیستِ» مطالب کارِ خوبیست
به شرطی که معدّل را کند بیست
بَسَنده کن فقط بر مِهر وماهَش
نیفتی با سر اَندر قعرِ چاهَش
که این چَه چاهِ ویلی در زمین است
برای من که این باور، یقین است
به گِردابش مَرو، با چشم بسته
شناگر ها درآن برگِل نشسته
چَت و وِب گردی اَش فرسوده سازد
هزاران چون تورا آلوده سازد
چموش است این، اگر، رامَش نسازی
زمین کوبد تو را چون اسب تازی
از آن بدتر بود این ماهواره
فسادش دائمی باشد هماره
به پشت بام اگر داری یکی دیش
بیندیش از فسادِ آن، بیندیش
اگر همراهِ آواز و ترانه است
کثافتهای آن هم بی کرانه است
حیا را می برد از اهلِ خانه
کند شیطان به خانه، آشیانه
غلامِ مهدوی اینها سراب است
که در عالم برایش دل کباب است
سروران و عزیزان در صورت صلاحدید ایراداتم بهم هدیه کنید خوشحال می شوم!
مهدوی