يکشنبه ۲۴ فروردين
پیداترین پنهان شعری از رضا غریبی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۳ ۲۳:۴۲ شماره ثبت ۳۰۲۵۶
بازدید : ۳۹۲ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب رضا غریبی
|
چرا امشب نمی آیی ، دلم خون است وبارانی
قدم در راه عشق بگذار ، که این دل گشته توفانی
عجب صبری شما داری ، چرا دیگر نمی آیی
خدا خود ناظر و بیناست ، چرا از دیده پنهانی
رفیقان را خبر دادم که این جمعه تو باز آیی
خجالت می کشم آقا ، شده این قصه طولانی
گذشته چل بهار عمرم ، هنوز با دلخوشی هایم
نگاهم پشت فرداها ، شده دلتنگ و زندانی
بهانه می کند این دل ، بیا پیدا ترین پنهان
نقاب از چهره بگشایی ، جهان را گل بر افشانی
رضا غریبی 27 / 2 / 93
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.