چهارشنبه ۲۸ آذر
|
دفاتر شعر غلامرضا مهدوی (مهدوی)
آخرین اشعار ناب غلامرضا مهدوی (مهدوی)
|
نرگسِ مستِ تورا هرمژه ای شمشیر است
درنظربازیِ تو، صیدِ دلم تسخیر است
سالها دل زکفم برده ای وتابم را
پای دربندِ دوتا زلفِ تو، درزنجیر است
هی مرا وعده ی امروز به فردا دادی،
نکند دیرکُنی؛ جمعه ی دیگر دیر است!
کاش ای کاش دلم طاقتِ دوری ها داشت
تا به کی رجعتِ زیبای تو در تأخیراست؟
در فراق تو شب و روز ندارم آقا
لحظه ها بی تو مرا هرنفسی دلگیر است
معدِنِ فیضِ خدائی وَ خدا می داند،
که طلایِ تو، مِسِ جانِ مرا اِکسیر است
شِکوَه و آه زفِقدان نبی هر،آنی[1]
باتو آیات وکراماتِ خدا تفسیر است
گیرم این منتظران زارو خطاکار آقا،
این چه تأخیرو چه تدبیروکه را تعزیر است
بعدازاین درغم هجرانِ تو شاعر باشم
سخن ازیادِ تو تقریرِدل وتحریر است
#
به گمانم دلِ شیدا به تمنّا دادم،
ورنه زیبا رُخِ تو شاهد وعالَم گیر است
«مهدوی» یک دله کُن دل، وَ ریا کمترکن،
سبب غیبتِ آقا، گنه تزویر است
مهدوی
[1] - اَلّهُمَّ اِنّا نَشکوا اِلَیکَ فَقدَ نَبیّنا: خدایا از دوریِ پیامبرمان به توشکایت می بریم( دردعای افتتاحِ ماه رمضان)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.