چهارشنبه ۴ مهر
خورشید فردا شعری از
از دفتر غربت موهوم نوع شعر
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۶:۴۵ شماره ثبت ۲۹۳۱
بازدید : ۸۵۵ | نظرات : ۲۰
|
|
تقدیم به (احمد شعیب امیری) دوست داشتنی.
***
دیروز مال من نبود امروز مال من است و فردا از آن توست!
آینده ی روشن ات را در چمنزارهای آبی آسمان جولان زنان از همین حالا به نظاره نشسته ام.
دیگر برای مردن دلشوره ندارم!
آرام و بی دغدغه در بستر خاک خواهم آرامید خاکی که یک عمر به سر ریختم! و توتیای چشم های منتظرم کردم!
و تو اشک شوق خواهی بارید وقتی که روی به مشرق ایستاده ای و محو طلوع دیگری هستی!
هستی ی من! به خاک بگو چشم هایم را ظرف خود نکند! می خواهم سیر سیر قامتِ رعنای تو را تماشا کنم! ای خورشید فردای شعرِ من!
15/2/1390 پژواره
|
|
۱ شاعر این شعر را خوانده اند
Guest
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.