سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 16 ارديبهشت 1404
    10 ذو القعدة 1446
      Tuesday 6 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        بخشندگی را از گل بیاموز؛ زیرا حتی ته كفشی را كه لگدمالش می كند خوشبو می سازد.اونوره دو بالزاك

        سه شنبه ۱۶ ارديبهشت

        یابلچکوی خورشید و آب

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر "مرواریدهای باروک" نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ ۸ روز پیش شماره ثبت ۱۳۷۳۲۷
          بازدید : ۹۹۳۸   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده

        صدای ارسالی شاعر:
        نِوا
        آیینه ی اسرار لنینگراد
        پس از شکوفه های  برف
        از کاخهای زمستانی
        یابلچکوی خورشید و آب را در مینوَردد
        .
        .
        .
        غازهای وحشی دشتوا، ماورای  پلکهای  باد
        بر فراز رودهای خون
        رایحه ی شمالگان در شریان دارند.،،  
        غازهای سپید میرمند
        تا دور
        تا دورهای مستور
        و خاطره ی  پادشاهانی زمردین  را
        به ژرفای آسمان  خواهند سپرد...
        .
        .
        .
        البروس
        لاژوردی و رها
        چون میانسال_ مردان بشکوه
        بارانهای سِیلابی را در گرماگرم اغوش تنگش، به تماشااست
        ...
        ابرها،،
        می ایند و میروند
        و کاسپین
        ملکه ی ابریشمپیکر اساطیری
        هنوز
        در دودمان آبی  پیراهنم پیداست..
        مرا ببَر
        ای شاخهای  بلورین غزال زندگی!
        به افشانش روح و رویا
        در گیسوان نیمفهای زیبارو..
        به ذائقه ی بیمانند  چشمهایم
        این اژدهایان مشکی ستوده ی پرهیزگاری و ودکا
        ابرها
        می ایند و میروند
        و نیزار در کرانه ی زیستاییِ ابَردرندگان، پیداست
        .
        .
        .
        بگو
        ای شب _بوی مرمرین پیکر
        ای نیمروز شرق
        اِی زادش نارنجی بید و افتاب

        در تمیمه ی بیتای دستهایم
        در تاجهای سنگاویز مینیاتوریِ  گیسویم
        و زنجیرهای  زربافته ی پیچیده در کمرگاهی تنها
        روزگاران خسته
        باور خُرامش کدامین ژٰآسمینا را
        در  طلایی نرْم هزاران فردا
        نجوا میکنند..
        اردیبهشت ماه ۱۴٠۴🌸


         
         
        تصویر و آوا، غیراورجینال هستند. 
        ۱۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1