مثل اون لحظه ی دیدار، اینبارَم دارم میلرزم !
مثل روح ِ پاک ِ موجا ،من با ماه دارم میرقصم
چه جوری بگم عزیزم که چقدر تو نازنینی
همیشه تو مهربونی ، واسه من یه همزبونی
برق چشماتو عزیزم، راس میگم خورشید نداره
ماه ، پیش ِ قـرص ِ رُخ ِ تو، خیلی چیزا کم میاره
توی این دنیای بی رنگ، واسه من رنگین کمونی
تو ببخش ! رنگین کمون نه! تو واسم یه آسمونی
واسه ی دیدن چشمات ، عمریه که توی راهم
واقعا چه افتخاری ... راس راسی که خوش بحالم
طلای روی زمینی ، شبا پَر می کشی میری ...
آره میدونم عزیزم ، تو فرشته ی زمینی
تو مثل نیلوفر هستی توی برکه ی خیالم
نمیدونم که چجوری به این احساسم ببالم ...
وقتی من از دست سرما ، جایی رو سراغ ندارم
تو با اون آغوش گرمت میگیری باز پر و بالم
ناز اون نگاه گرمت ، همیشه مشکل گشاهه
تو بیا غروبو بر دار، فردامون رو به زواله
دستامو بگیر عزیزم ،من فقط یه عاشق هستم
که توی اوج جوونیم.. از دل و عشقم گذشتم ...