سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        برنامه ي ننگين

        شعری از

        عليرضا حكيم

        از دفتر اشعار طنز نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ ۱۱:۲۴ شماره ثبت ۲۸۸۴۱
          بازدید : ۵۳۹   |    نظرات : ۵۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        اي كه هستي بنگي و وافوري
        بس نما اين پيشه ي اينجوري
        منقلت آماده ي دود و دم است
        مي زني پيوسته پيش تو كم است
        يك دو سر را مي زني صبحانه
        دو سه سر آماده ي عصرانه
        ابتدا اين كار تو كيفي بود
        اوفتادي در چهي خيلي زود
        گشتي اينك نافل بيماري
        نيست پيدا خوابت از بيداري
        مي فروشي كلِ چيزت به پشيز
        به پشيزي مي فروشي همه چيز
        بعد از آن كار تو بالا بگرفت
        مردمان در كار تو مانده شگفت
        جان تو وابسته ي منقل شد
        فكرت از كار خودش مختل شد
        هر دمي يك حيله را سر كردي
        آدم بيچاره اي خر كردي
        گاه كيف از ديگري قاپيدي
        آشنايي دوستي چاپيدي
        مي زني چرت و مفت پايين است 
        زندگي كردن چنين ننگين است
        لنگ مانند يكي خر گشتي
        شاستي كج گشته پنچر گشتي
        آتش اندازي به جان پدرت
        قل قلت برده امان پدرت
        دائما در كوچه اي آواره
        بيكس و بيخانه و بيچاره
        لاجرم چون مرده ات مي دانند
        بهر تو يك فاتحه مي خوانند
        ***
        دود مي گردي از اين دود پسر
        دور كن اين دود را زود پسر
        باز گردان اعتبار پيشين
        بفكن اين نابودي جان به زمين
        اين روان مرده را كن زنده
        اعتبار رفته را پاينده
        زندگي را از توانت بطلب
        مزد خود از بازوانت بطلب
        تكيه گاه خواهر و مادر باش
        برسر فرزند خود افسر باش
        زندگي را جستجو كن زين پس
        بيش از اين ياري مجو از هر كس
        دور از هر مجمع دودي باش
        پيش از اين هر آن كه خود بودي باش
        اي كه از نسل پلنگان هستي
        كي بوَد شايسته ات اين پستي
        ***
        در درونت قلقلي را بشكن
        گرز زشت فسقلي را بشكن
        گر شكستي پهلوان مي گردي
        واقعا يك قهرمان مي گردي
        پاره كن بر نامه ي ننگين را
        فتح كن ديوار سخت چين را
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2