سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        گذشتن

        شعری از

        جواد مهرگان مجد

        از دفتر اطلسی ها نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۹ تير ۱۳۹۳ ۱۰:۲۹ شماره ثبت ۲۷۶۲۹
          بازدید : ۶۵۷   |    نظرات : ۳۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جواد مهرگان مجد

        این پیام کهنه است ، قدیمیه ،بوی نم میده اما خواستم یه چیزایی رو یادت بندازم .
        یادت بندازم که خیلی زود دیر میشه .
        برا اینده ای که به خاطرش امروز رو قربانی کردیم .ولی موندم که تقاصش رو کی میخواد بده.
        برا به یاد اوردن خاطراتی که به خاطرشون زندگی کردیم .
        یادته؟
        کاش تو یادت نره که زندگی رو زندگی کنی چون دو بار به ادم نمیدنش.
        اینو از ته دل گفتم  .ایشالله که پرچمت همیشه بالا باشه که منزلت تو رفعت منه .
         
         
        ( گذشتن )
        در اندیشه ام .   
        در اندیشه ام که چگونه گذشت عمر از پس سال ها. 
        ندارم در خاطرم یادی ز عشق
        از ان همه اقبال ها .    
        تو بگو ای قاب عکس.
        که چگونه شکست دل در تب امال ها ؟
        تو که راز دار ان همه لحظه در ساعت اکنونی . 
        بگو که چگونه شدم از بهر غم آیینه ی تمثال ها ؟
        یاد نداری آرزوهایم در پس کدامین پرده گم شد ؟ 
        نمیدانی که چگونه گذشتم ؟       
        وای که چه ارزان فروخته ام عروسک هایم را به فردا .
        فردایی که گدای محبت گذشته است .
        به راستی اینجا دیروز را نمیفروشند ؟     
        کاش توانستن.      
        ولی افسوس نیست بند زنی
        تا بند زند ان همه شادکامی دیروز را به حالی مشوش .       
        من از یاد برده ام .
        اما تو ای قاب عکس راز دار من باش . 
        به یاد اور گذشته ای را که در انتظار فردا به خاک سپرده ام .
        و ...
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2