سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        عاشقی نشانم داد

        شعری از

        ساحل شیدا(ساحل)

        از دفتر بی تابی چشمانت نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ ۰۲:۴۹ شماره ثبت ۲۷۲۵۰
          بازدید : ۸۰۲   |    نظرات : ۳۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ساحل شیدا(ساحل)
        آخرین اشعار ناب ساحل شیدا(ساحل)

        به نام بی نام دوست
        ساقیا ز حسرت ها جام من تو پر گردان 
        در صف یزید غم نام من تو حر گردان 
        ساقیا نکو گردان حال و درد بی سامان
        در رهی که لشکر زد مشکلم بکن آسان
        ساقیا  ورق برگشت قصه جهان خون شد 
        دردلم ز نور تو چون که هست غمم چون شد
        من اسیر رنج گشتم تو پری به پرواز ده 
        از غمی کمر بشکت تو نشاط آغاز ده 
        من که در ره عمرم باز هم زمین خوردم
        در سرای عشق تو عاشقانه می گردم 
        هر چه دادی رفت هر چه بود شد نابود
         در سرای تو وهمی ست از تو بود ودر من شد
        ساقیا به جام عشق ساغرم فرزان کن
        نور به جام من افزا جام من چو شمع دان کن
        ساقیا بده جامی عقل برد و شور آرد 
        در دل جهان سرد تخم عشق و مهر کارد
        نو عروس دنیا را ساغری به کابین ده 
        تایهشت شود دنیا بهر کافران این ده
        این چنین مست گشتم هیچ ز هست که باقی نیست 
        در چنین عبور عشق انتظار ساقی نیست
        جام را تو پر گردان جرعه از می هستی 
        تا به وهم سپارم ره در چنین طی هستی 
        ساقیا چو جام دادی هوشیار نمی خاهم 
        چون که هستی ام بردی آتشین کشم آهم
        قصه وفا چون نیست در جهان لا کردار 
        دست من به دامانت دامنت کشان بردار
        در طریق این دنیا راه من به پایان کن
        بهر ساحل بی غم زان که قصه آسان کن 
        روح من ز درد این جهان به خود بر گیر
        در کنار عشق خود جام من به مجمر گیر
        خسته ام و تابی نیست بهر گریه طاقت نیست
        در ره جهان سوختن مایه صداقت نیست 
        در هزار ره دنیا مهر تو چو جانم داد
        خم نیار به ابرو را عاشقی نشانم داد 
        در پناه حق با تشکر ازشما یزرگواران.و مدیریت سایت وعرض خسته تباشیدمنت دارم  
        س ش 1393اردیبهشت 
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6