يکشنبه ۲ دی
دوباره بودن های من... شعری از خدیجه مرادبیگی
از دفتر دلنوشته هایم نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۲۲:۳۵ شماره ثبت ۲۶۱۲۶
بازدید : ۷۲۱ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب خدیجه مرادبیگی
|
خیال من در دست های تو چه می كند...؟!
حلقه ی تنگ آن بندهای استخوانی
كبوتر خیال مرا خواهد كشت ...
و من دزدانه از دریچه ی چشمی كه هراس را با ولع می بلعید...
به تكاندن خستگی بال های قاصدك فكر می كردم
و نرمی احساسی كه در باور مرغان دریایی روئیده بود ...
تو روئیدی در ثانیه های مدهوش و كز گرفته ی زمان
و پیچك نگاهت تمام مرا به پنجره ی مبهوت و تار خیالت گره زد ...
صدای تو در نگاه من به رقص آمد
و...
شكست آن آئینه ی اعتمادی
كه در گوشه ی خاك خورده ی خیالت،
تصویر دوباره بودن های مرا
با اكراه قاب می گرفت...
(خدیجه مرادبیگی)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.