سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 28 فروردين 1404
    19 شوال 1446
      Thursday 17 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        پنجشنبه ۲۸ فروردين

        مادر....

        شعری از

        وحید خانمحمدی (ياور)

        از دفتر رسوایی نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۳ ۱۷:۳۹ شماره ثبت ۲۵۷۰۱
          بازدید : ۴۵۲   |    نظرات : ۲۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر وحید خانمحمدی (ياور)
        آخرین اشعار ناب وحید خانمحمدی (ياور)

        مادرم
        زیبا بانوی دنیای مهربانی ها
        چه کنم که اشک
        بر دیده سنگینی میکند
        وقتی چشمانم
        قامت خمیده ات را
        سرمه میکند هر بار
        دنیایم آوار میشود
        وقتی چشمانت سو میکشد
        آرزوهای آرزو بر دل مانده را
        میدانی اهورایی ترینم !؟
        دلم میلرزد
        با هر لرزش دستان ِ آسمانیت
        و به یک باره پیر میشوم
        با هر دانه ی مروارید ِ
        گره خورده در چشمانت
        غم تو
        آشوب زمین است و
        درد تو
        زمستان جوانیم
        چه قداستی دارد نامت
        و چه حرمتی دارد بودنت
        بهار من بودن توست
        و ماندنت، بهشت برین
        مادرم بهشت من
        زیر پاهای خسته ی تو نیست !
        بهشت من
        لبان همیشه خندان توست !
        بهشت من
        نوازش دستان ِ نوازشگر توست !
        بهشت من
        زانوان ِ سراسر عشق توست !
        من روضه ی رضوان را
        میفروشم به هر لب زدنت
        به دعایی به وقت سحر
        میدانی مادرم
        اگر کفری نبود
        تو را خدا می نامیدم
        که خدایی سزاوار چون تویی ست
        و تو خالقی هر چه عشق را

        " روزت مبارک خدای من، مادرم "

        پ.ن :
        خدا هم در حسرت ِداشتن مادری
        میسوزد و دم نمیزند
        بارانش حجتی بر حرفم ،
        او گریه میکند در غم نداشتنش...
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2