پنجشنبه ۶ دی
می الست شعری از ساحل شیدا(ساحل)
از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۳ ۱۶:۵۵ شماره ثبت ۲۵۴۳۸
بازدید : ۴۱۹ | نظرات : ۱۹
|
دفاتر شعر ساحل شیدا(ساحل)
آخرین اشعار ناب ساحل شیدا(ساحل)
|
به نام بی نام دوست
با سلام دوستان عزیز منتطر نقد های سازندتون هستم قبلا
از این که به کلبه مویه های شبانه من قدم گذاشتید سپاس گذارم بردیده منت
من که چنین به رنج و غم نام الست میبرم
زهر دهی فرو خورم باده دهی به سر کشم
نامه وصل در این شبم نام تورا خطاب کرد
در شب جشن وشادیم وصل تو انتخاب کرد
زلف چنین به باد نده حلقه من به رنگ توست
باده به جام من بریز عیش من از درنگ توست
ساقی سرخوشان شدی تاهمه می به سر کشی
جام شراب اگهی ریزی باز به بر کشی
شوق تو ام به کودکی بر سر بام عشق برد
نام تو بردم و جهان گشت وچنین به صدق برد
خنده سرد جغد شوم کودکی ام تمام کرد
رنج جهان به گل ببرد کشتی من به دام کرد
در غم سرد بی کسی نام تو بر زبان برفت
دور ز من نبودای تا که دلم نشان برفت
نامه من تو خواندی و بخشش خویش فشاندی اش
نام رحیم تو چنین کرد که هیچ نخواندی اش
باده ناب اگهی این سر من به باد داد
الف و لام یاد این بنده بی سواد داد
جلوه تو دلم ببرد در صف بی دلان شدم
تو همه کس من شدی در شب وصل جوان شدم
آتش داغ شرم من جمله گناه من بریخت
وصل تو نامه غم و کار سیاه من بریخت
ناز چنین چو میکنی من به سجده میروم
سیم وزر و غرور خود بر سر جلوه میدهم
گر که بهشت اگهی لایق عشق من کنی
نام الست و ربکم بر لب من روان کنی
تو به زبان الکن ساحل عشق جان بده
یا که تو قصه ساده کن روی به خلق نشان بده
س ش دی 92
در پناه حق باشید با تشکر از مدیر سایت بخاطر این جمع صمیمانه
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.