پنجشنبه ۲۹ آذر
ضرب آهنگ مرگ... شعری از وحید خانمحمدی (ياور)
از دفتر رسوایی نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ ۱۲:۰۰ شماره ثبت ۲۵۲۵۵
بازدید : ۵۰۷ | نظرات : ۲۵
|
دفاتر شعر وحید خانمحمدی (ياور)
آخرین اشعار ناب وحید خانمحمدی (ياور)
|
و امروز ساعت ،
ضرب آهنگ مرگ مینوازد
کلاغان
بدرقه ام میکنند ،
به گورستانی متروک
آسمان هم بی حال است
حتی اشکی ندارد ،
نثار تن خاک کند
در زمین هم ،
نای بلعیدن نیست
و احساس ، خسته از
بر دوش کشیدن ِ
این لاشه ی بی جان
کدامین گور ،
آغوشش برایم باز است؟
خوش بحال چشم براهان
امشب بزمی در راه است
احساسم را
چشم انتظاری ربود
تنم را پیر کرمی کور ،
ارزانی قبیله اش کرد
اما ندانستند
من از تبار خاکم
مرا نوش است
تن به خاک و
روح به باد دادن
اما حیف
ناقوسی برایم
آوازه خوانی نکرد
بانویم بزم امشب
سوت و کور است...
پ.ن:
بانویم آرامش تو آغوش خیال ِ من و
آرامش من آغوش خاک است
وقتی کابوس ها مطربی میکنند
بی خوابگی هایم را...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.