ای راز بزرگ آفرینش
روشنگر چشم اهل بینش
سرچشمه ی علمها کتابت
آرامش جان کلام نابت
گرچه بشری و مثل مایی
امّا تو حبیب ماسوایی
ای رحمت بر جهان هستی
کس پی نبرد که تو که هستی؟
در نیمه ی شب ز لطف دادار
چشم تو به خواب و قلب بیدار
ای کوه دویده در رکابت
گشته ست گواه انتخابت
انگشت اشاره ات به ناگاه
کرده ست دونیمه پیکر ماه
قربان خلیفه ای که لمست
کرده ست به وقت ردّ شمست (1)
در دین تو بر مرام اویم
ای خواجه ی من غلام اویم
ای پرچم انبیا به دستت
نور است وجود حق پرستت
از گوهر تو یتیم مکّه
پر اَرج شده حریم مکّه
سرچشمه ی کوثری محمّد(ص)
محمودی و حامدی و احمد
پرورده ی مکتب تو حیدر
شاگرد کلاس تو ابوذر
سلمان تو بود از سَلیمان
با دیو به جنگ چون سُلیمان
آن یار که نام او اُویس است
در صولت خود اَبوقُبیس است
از بانگ موذّن سیه پوست
حق کرده اقامه در رگ و پوست
بشکست هزار تیر غمزه
با پرتو برق تیغ حمزه
عمّار تو جرعه نوش بغداد! (2)
همباده ی می فروش مقداد
اینان که قلم نوشت از آنان!
در راه تواَند راهدانان
هرکس که تو را دهد نشانم
بر دیده ی خود وِرا نشانم
بازآ و دوباره سروری کن
بر خلق جهان پیمبری کن
بازم بشر از ره جهالت
برگشته به عصر جاهلیّت
ای نور خلیل و پور الیاس
در دوره ی امتحان حسّاس
اسلام دوباره شد مُعَزّا
جاندار شده ست لات و عُزّا
بر گرد دو بت-خدای تلبیس-
در حال طواف قوم ابلیس
کینه به دل شترسواران
قرآن به سنان نیزه داران
عازم به دیار نهروانند
چون دوزخ آتشین روانند
قدّاره به دست قوم قدّار
با یاری یاوران غدّار
یک تیره ز فرقه ی یهودند
عُمّال یهودی جُهودند
زُهّاد معاویه مدارند
هم ایده ی صهیونیست دارند
با صالح تو به دشمنی هی!
خواهند کنند ناقه اش پی
غافل که علی خطا ندارد
وز گفتن حق اِبا ندارد
گر آه کشد ز سینه ی تنگ
گردند گیاه خشک یا سنگ
هم خانه ی مکرشان خراب است
هم نقشه و نقششان برآب است
او فاتح بی شکست باشد
موسای عصا بدست باشد (3)
او رهبر کلّ مسلمین است
نایب به اماممان همین است
در نام علی نمک نهفته ست
در مهر علی محک نهفته ست
ای همنفسان باکریها
ای همقدحان باقریها
ای نسل دلاور فریدون
ای زاده ی باور فریدون
ای سوته دلان کربلایی
ای می زده گان نینوایی
ای ملت بامرام ایران
ای مردم سرزمین شیران
شیران وَلایت اولی الامر
آیید به خدمت اولی الامر
تجدید کنید بیعت خویش
با سیّد و مقتدای دلریش
گر دشمنتان به پای خیزد
تا با ولیِ شما ستیزد
وُرّاث کمان و تیر آرش
با وحدت خود کنید زارش
ای دشمن پشت پرده بنگر
رسوا شوی آخر ای ستمگر
ای نابغه زاده های این عصر! (4)
با خُدعه نگردد این سحر عصر
ما اهل دوا نه! اهل دردیم
مارا بکشید زنده گردیم
ای نسل جوان که پُرتوانی
دارایی توست این جوانی
پس شکر بگوی خالقت را
با دوست بجوی خالقت را
هم شیعه ی ناب حیدری باش
هم گوش به امر رهبری باش
هشدار! سقیفه باز برجاست
خاکستر آتشش هویداست
از اَشعثِ قیس بر حَذَر باش (5)
دور از اُمَرای سیم و زر باش
مگذار عَدو دهد فریبت
غافل کند از غم حبیبت
مگذار پَر علی بیفتد (6)
آتش به در علی بیفتد
برخیز و کفن به تن کُن ای دوست
جان را سپرِ وطن کن ای دوست
صلوات ز شیعه ی حسینی
بر خامنه ای و بر خمینی
-----------------------------------------------------------------
1-یعنی امام علی (ع).
2-نام یکی از خطوط هفتگانه ی جام می است.
3-در حدیث نبوی هست که مقام علمای امت من بالاتر از مقام پیامبران بنی اسراییل است و همانطور که میدانید
4000پیامبر از جانب حق تعالی بر بنی اسراییل فرستاده شد که اولینشان حضرت موسی(ع) و آخرینشان حضرت
عیسی(ع) است.
4-نابغه زاده لقب اعراب حیله گر قریش بود.
5-اشعث بن قیس فرماندار مخلوع آذربایجان توسط حضرت امیر بود و از محرّکان قتل آن حضرت.
6-در اینجا پر به معنای شمشیر تیز است.
خیلی خیلی عالی بود
هزاران دورد
یاد مرحوم آقاسی رو برای بنده زنده کردید
کاش ادامه بدید و باز هم بسراید و در سایت بگذارید