سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        هفت سین دلتنگی !!

        شعری از

        زهرا برادران (زری کوچولو)

        از دفتر ناله های روحم نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۲ ۲۱:۵۸ شماره ثبت ۲۴۸۰۷
          بازدید : ۱۰۶۹   |    نظرات : ۷۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زهرا برادران (زری کوچولو)

         

        در کدامین بهار ؟؟

        انتظار آمدنت را بکشم !!

        به هوای عشق بیایی و مرا بی نفس سازی !

         

        می خواهم

        بساط هفت سینمان را

        در آسمان بگسترانیم !

        سبزه ام را به یاد روی سبزه ات کاشتم .

        و سیب های سرخم ؛

        همان طعمِ  تُـــــردی گونه هایت را دارند!

         

        تو را کم دارند

        سین های سفره ام

        و دستانی که سین هفتمش را ؛   

        به گردنم بیاویزند ؛

        سینه ریزی از مروارید !

         

        و آن هفت ستاره

        مست کرده اند با کافه های دلتنگیمان !

        و این ها ؛ همه شوق هم آغوشی است

        در بالای آسمان خراش ها!

         

        خیلی وقت است

        گم شده اند ؛ تک بوسه هایت

        روی گردن و بناگوشم!

         

        حال....

        خود را آراسته ام !

        دامنی پُرچین از شقایق

        پیراهنی از یاس های سفید

         

        و پریشان کرده ام

        موهایم را

        تا شوم ؛ همان پری دریایی ات !!

        و تِلی از گل های رُز سرخ در میانش

         

        تو...

        میگفتی..

        موهایت را که می بندی

        باد

        دلش میگیرد!!



        افشان کرده ام
        تاکمی ...
        با خیالت آرام گردم

        خیالت در همین حوالی است !!

         

        خاطره رسم می کنند ؛

        لای موهایم

        خیال انگشتان زمخت و مردانه ات!!

         

        و من...

        در تنگ بلور ماهی قرمزم

        نظاره گر لبخند ملیحت !

         

        نفسهایت ...

        مرا به نفس کشیدن وا می دارند!

        بیرون میکشند

        هوای مسموم قلبم را !

        نفس بده به من ؛ در هوای گرفته ی نفسهایت!!

         

        مرا

        بفشار در آغوشت

        آنقدر بفشار تا یکی شویم با هم!!

         

        حلقه می کنم

        دستانم را ؛

        به دور گردنت

        می خواهم

        عاشقانه ترین شالگردن آخرین شب سردت باشم!!

         

        شعرم سکوت کرده است

        از ردپای قلمم

        بر روی کاغذ

        قلم رقصان در آتش عشقم !

        و

        سپیدی کاغذ ؛ با سپیدهایم سیاه می شود!

         

        نه بانـــــــــــو!!

        بس است دیگر

         خیالات...!!

        پایین بیا

        از بلندای پشت بام دلخوشی هایت !

        جمع کن

        بساط هفت سینت را ؛

        و به تنهایی هایت لَــــم بده !

         

        پی نوشت :

        سال نو شد ودلت باز ؛ کهنه ماند !!

             

         

         

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9