چیزی شبیه عشق

چقدر بی حد و اندازه ، به چشمای تو دل بستم

نمیدونی که اون حرفات، چه کارا که نداد دستم

چی شد از چی خوشم اومد،که تنها تو شدی رویام

حالا چی شد که دل کندی، حالاکه میدونی تنهام

تو تنها عشق من بودی، میون این همه آدم

ببین من قلبمو کامل ، به دستای تو می دادم

چی شد؟ از چی بدت اومد؟ که این رویا شده کابوس

مگه من چی بهت گفتم؟ که از این حس شدی مایوس

شاید چیزی شبیه عشق، میون ما دوتا گم بود

دلت جای دیگه گیرو ، دلم با حرف مردم بود

همین حرفا منو سوزوند: تو رفتی با یکی دیگه

منم بدبینم و اما...، ببین، اینو خودش میگه

خودش میگه که دل بستی، به حرفای پر از مکرش

میگه تو عاشقش هستی، همینا بوده توو فکرش

*تو ساده بودی اینبارم، یکی اومد خرابت کرد

همون قبلی بَسِت بوده، چه کاری با سرابت کرد؟....

خزان سرخ

14/12/92